دی آنجلو و همکاران بیان میکنند، زمانی که شرکتهای سودآور کاهش در سود را اعلام میکنند، تغییرات در تقسیم سود به طور قابل اتکایی به عنوان یک سیاست سنجیده نسبت به تداوم سیاستهای شکل گرفته قبلی برای ثابت نگه داشتن سود تقسیمی در نظر گرفته میشود که مدیریت آن را تغییر داده است. افزون بر این، میتوان گفت که تغییرات سود تقسیمی اطلاعات تجربی درباره چشماندازهای آینده سود فراهم میکند که به وسیله درآمدهای جاری ایجاد میشود. این بحث دلالت بر این موضوع دارد که تغییرات در سود تقسیمی زمانی که کاهش در درآمدها با توجه به درآمدهای ناپایدار و وقایع مربوط به سود شناسایی میشوند، به عنوان یک تغییر ساختاری مورد انتظار در نظر گرفته میشود. با وجود اینکه دی آنجلو و همکاران بیان میکنند که ارتباط مثبتی بین محتوای اطلاعاتی سودها و درآمدهای تاریخی والگوهای تقسیم سود وجود دارد، اما این موضوع به طور کامل اثبات نشده است.
یکنواختی الگوهای تاریخی تقسیم سود توسط مدیران و سرمایهگذاران تعیین میشود، واین یکنواختی بر سیاستهای تصمیمگیری و انتظارات سرمایهگذار اثر میگذارد. زیرا بعضی ازالگوها که مسیر رشد را در طول زمان منعکس میکند، خصوصیات شرکت مانند رشد و ریسک، بدون احتمالات مربوط را دربر میگیرد. بنابرین، زیانها و درآمدهای جاری کاهش یافته نشانهای از عملکرد ضعیف آینده است و این حالت زمانی به وقوع میپیوندد که کاهش در درآمدها شامل تجزیه الگوهای ثابت یا تصاعدی درآمدهای قبلی است.
( دیآنجلو، ۲۰۰۶ )
زمانی که درآمدها کاهش مییابد، سیاست تقسیم سود باید بتواند سودآوری آینده شرکتهای سودآور و پرداخت کننده سود را نسبت به شرکتهای با پایداری کمتر، بهترنشان دهد، زیرا الگوهای ایجاد شده درآمدهای تاریخی کاهش در درآمد را به عنوان وضعیتی غیرعادی نشان میدهند، برای نمونه، زیان از یک ترکیب درآمدی مثبت پیروی میکند، یا کاهش در درآمد ناشی از یک رشته درآمدهای ثابت یا افزایشی است و کاهش درآمد بیانگر این است، در شرکتی که سود تقسیمی آن کاهش یافته است، توانایی درآمدهای جاری برای پیشبینی درآمدهای آینده افزایش مییابد. بنابرین، با کاهش در درآمدها، سیاست تقسیم سود باید توانایی درآمدهای جاری را در پیشبینی درآمدهای آینده افزایش دهد و این بیانگر تاریخچه الگوهای تاریخی سود و درآمد است.
کاهش سود دربرگیرندهی نشانه های نامساعدی درباره عملکرد آینده شرکتهای پایدار نسبت به ناپایدار است. فرض بر این است که مدیران مایل به تعهد کاهش در سود مرتبط با سودهای تاریخی و الگوهای تقسیم سود هستند. بنابرین، زیانهای رخداده و کاهش در سود باید نشانه قویتری درباره وجود مشکلات درآمدی برای شرکتهای پایدار در مقابل ناپایدار باشد.( لینتنر، ۱۹۵۶ )
ارتباط مطرح شده بین کاهش سود، مشکلات مداوم درآمدها، درآمدهای تاریخی والگوهای تقسیم سود، باید در ارتباط بین کاهش درآمدهای جاری و احتمال کاهش سود تقسیمی نیز منعکس شود، و آن زمانی است که شناسایی درآمدهای پایین نتیجه اقلام غیرعادی زودگذر نیست بلکه ناشی از عدم کارایی ساختاری است که به طور منظم باعث حذف درآمدها میشود و سپس درآمدهای معوق کاهش یافته و در نهایت احتمال کاهش سود تقسیمی افزایش مییابد، مثل درآمدهای قبل از اقلام خاص و غیر مترقبه. تمایل مدیریت به کاهش سود زمانی که تاریخچه درآمدها و سودهای تاریخی، بلندمدت بوده و شرکت دارای سودهای معلق میباشد، بیشتر بوده و محتوای اطلاعاتی بیشتری برای کاهش یا حذف سودهای پرداختی در مقایسه با شرکتهای ناپایدار دارد. از سوی دیگر، در شرکتهایی که متحمل زیان شدهاند یا درآمد آن ها کاهش یافته است، اهمیت درآمدها باید اثر بیشتری بر احتمال کاهش سود در الگوهای تاریخی درآمدها و سودهای پرداختی داشته باشد.
پرداخت کنندگان سود به احتمال پایینی زیان را گزارش میکنند و زیانهایی که آنهاگزارش میکنند، زیانهای موقتی ناشی از اقلام خاص است. دیآنجلو نشان داد که زیانها پس از یک جریان طولانی درآمدی قابل اتکا نیستند. به این معنی که بیانگر درآمدهای آینده نیستند، زیرا شرکتهای زیانده معمولا واکنش درآمدی نسبت به زیانهای اولیه دارند. ( اسکینر، ۲۰۱۰ )
۲ـ ۲ـ ۱ـ ۱ـ تئوریهای پرداخت سودسهام[۵]
اهداف شرکتها از پرداخت سود سهام متفاوت بوده و ممکن است برای جذب مشتریان خاص یا انتقال اطلاعات به بازار باشد و یا فقط بازده وجوه نقد مازاد برای همه سهامداران را به طور منصفانه درپی داشته باشد. به این جهت، هیچ یک از تئوریهای سود سهام به تنهایی نتوانسته است از سایر تئوریهای دیگر موفقتر باشد و علت آن احتمالاً به وجود انگیزه های متفاوت برای پرداخت سود سهام برمیگردد. تئوریهای توزیع سود به سه دسته تقسیم شدهاند:
۱ـ مدلهای اطلاعات کامل ـ عامل مالیاتی[۶]
۲ـ مدلهای رفتاری[۷]
۳ـ مدلهای عدم تقارن اطلاعاتی[۸]
در ادامه، درباره هریک از مدلها به صورت مختصر بحث شده است. ( فرانکفورتر و وود، ۲۰۰۲ )
۲ـ ۲ـ ۱ـ ۱ـ ۱ـ مدلهای اطلاعات کامل ـ عامل مالیاتی
در الگوی توزیع سود که برای مالیات تعدیل میشود، بازده سود سهام بیشتر از سود سهام مورد توجه قرار میگیرد. طبق تئوری قیمت گذاری دارایی سرمایهای، سرمایهگذاران به علت مالیات روی سود نقدی قیمت پایینتری را برای سهام پیشنهاد میکنند. سرمایهگذاران با تعهدات مالیاتی متفاوت، سیاست تقسیم سود یا سرمایهگذاری یکسانی در شرکت مورد نظرشان نخواهند داشت، زیرا وقتی مالیات سود سهام افزایش(کاهش) مییابد، پرداخت سود سهام کاهش(افزایش) مییابد، در حالی که سرمایهگذاری مجدد افزایش(کاهش) مییابد. بنابرین مدل آن ها به تفکیک سرمایهگذاری بر مبنای ترجیحات مالیاتی منجر میشود. طبق قوانین مالیاتی ایران سود نقدی سهام مشمول مالیات نمیشود. ( ماسیوس و ترومن ۱۹۸۸ )
۲ـ ۲ـ ۱ـ ۱ـ ۲ـ مدلهای رفتاری