معرفت ساخته ی ذهن انسان است. معرفت مجموعه ای از حقایق، مفاهیم با قوانینی که انتظار می رود کشف شوند نیست. آن چیزی نیست که خارج از فرد و مستقل از او وجود داشته باشد. انسان، خلاق و سازنده معرفت در فرایند تجربه است. به همین دلیل تخمینی اند و قطعیت ندارند. ساخت گرایان نیز همچون روانشناسان شناختی یادگیری را یک فرایند ادراک حاصل از تجربه می دانند و معتقدند که مجریان برنامه های درسی باید موقعیتی فراهم سازند که در آن دانش آموزان از طریق مباحثه ی استدلالی که عمل تعامل و تحلیل را سریعتر و تسهیل میکند، به تفکر انتقادی بپردازند( زاحوریک ، ۱۹۹۵، به نقل از شعبانی ۱۳۷۹ ).
تأکید بر فرایند ساخت دانش به جای تولید پرورش اعمال متفکرانه، آموزش یادگیری مشارکتی، توجه به فراشناخت وخود تنظیمی دانش آموزان، یادگیریی در یک محیط کلی و معتبر حل مسأله همواره در مرکز ثقل رویکرد ساخت گرایی قرار دارد( کوبران ، ۱۹۹۲، به نقل ازشعبانی،۱۳۷۹ ).
نظریه فراشناخت
فراشناخت یکی از رویکردهای ویژه است که به عنوان آموزش و پرورش اندیشیدن بزرگترین کشف آموزش و پرورش در دهه ۱۹۸۰ به حساب میآید. به عبارتی به فراشناخت نمایهی عقل تربیت شده با تفکر تربیت شده است(کاستا،۱۹۸۴نقل از اسلامی ، ۱۳۸۲). رویکرد فراشناختی نیز در تقویت و پرورش تفکر انتقادی نقش اساسی دارد. از دیدگاه فراشناخت فراگیر باید بر فرایند ذهنی خود نظارتی فعال داشته باشد و فعالیت های ذهنی خود را شخصاً تنظیم و بازسازی کند. در تفکر فراشناختی دانش شرطیکه یکی از عناصر مهم فراشناخت میباشد جزء اجزای تفکر انتقادی دربرنامه ریزی درسی قلمداد شده است(مارزانو و دیگران ، ۱۹۹۸؛ نقل از شعبانی ، ۱۳۷۹). فراشناخت آگاهی یک فرد درباره فرایند های تفکر، آگاهی او از فرایند ها و پیامدهای تفکر و نیز توانایی ارزشیابی و بازبینی فرایند تفکر خود است. از این رو فراگیرانی که توانایی انتقاد از آموخته های جدید را ندارد در انتخاب روشی مناسب به منظو راستفاده از فرایندها و میان موفقیت در بهره گیری بهسازی آن ها برای تحقق هدف مشکل خواهند داشت(اکردولو ۱۹۷۵، نقل از هاشمیان ۱۳۸۳). و همچنین رویکرد فراشناختی نیز از تقویت و پرورش تفکر انتقادی در فرایند آموزش حمایت میکنند در تفکر فراشناختی « دانش شرطی » که یکی از عناصر مهم فراشناخت است جزء اجزاء تفکر انتقادی در برنامه ریزی درسی قلمداد شده است(مارزانو، ۱۹۸۸، نقل از هاشمیان۱۳۸۳).
الگوی کامل تفکرنقادانه
آری اگر پیامبران و اولیاء الهی را الگوی خویش قرار دهیم از آن ها خواهیم آموخت که طوطی وار همه چیز را نپذیریم بلکه مورد نقد و بررسی قرار دهیم و با معیار های الهی بسنجیم اگر با آن همخوانی داشت پذیر فته و بدان عمل نماییم. (انبیاء ۲۱ وکهف ۱۵)
آیات مرتبط به تفکر انتقادی
تفکر درداشته ها و موارد آشکار نه مجهولات (رعد-۳)
پذیرش با نشانه های واقعی نه خیالی (روم-۲۱)
عدم پذیرش بدون دلایل روشن چرایی وچگونگی (مریم-۴۲ و ۴۳)
سنجش همه چیز با معیارهای الهی (انبیاء-۲۱ وکهف ۱۵)
تفکر قبل ا ز تصمیم با توکل بر خدا نه غیر او (آل عمران-۱۲۲)
عدم پیروی از ظن و گمان (آل عمران ۱۵۴)
عدم مشورت با افراد غیرفهیم (انعام -۹۸)
شناخت همنشین وتشخیص خوب ازبدان (اعراف -۱۸۴)
تفکر درسرانجام دیگران (یوسف -۱۰۹)
بررسی تمام راه های منتهی به نتیجه (تحل -۶۹)
تفکر درنهایت امنیت هرکاریا پیشنهاد (شعرا-۱۴۶)
عدم تکذیب حقایق الهی (زمر-۲۵)
اعتماد به وعده های الهی نه وعده مخلوق (ق-۳۵)
تدبیر و عاقبت اندیشی (واقعه -۷۱)
توجه به هشدارهای قانونی وشرعی (نباء -۷-۴)
تفکر انتقادی در دیدگاه پژوهشگر یعنی، توانایی افراد برای ارزیابی مسائل ، هنر اندیشیدن دربارۀ تفکر خود، کوشش برای تجزیه و تحلیل مباحث و همچنین بررسی و تجدید نظر در عقاید، نظرات، و ارزشمند که پرورش آن باعث رشد آدمی می شود.
پیشرفت تحصیلی
پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش عالی است وتمام کوشش و کشش های این نظام برای جامهی عمل پوشاندن به این امر است. با نگاهی دقیق به عوامل مؤثر به پیشرفت تحصیلی به این نکته پی می بریم که عوامل مختلفی علاوه برتوانائی های فرد بر پیشرفت تحصیلی تأثیر دارند. پیشرفت تحصیلی عبارت است از: میزان دستیابی دانش آموزان به اهداف آموزشی از پیش تعیین شده که از آنان انتظار داریم در کوشش های یادگیری خود به آن ها برسند(سیف ۱۳۸۱).
پیشرفت تحصیلی به تواناییهای آموخته شده اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی اطلاق می شودکه به وسیله آزمونهای فراگیری استاندارد شده یا آزمون معلم ساخته اندازه گیری می شود.(تمنایی فروگندمی(۱۳۹۰).
سنجش عملکرد یادگیرندگان ومقایسه نتایج حاصل با اهداف آموزشی از پیش تعیین شده، به منظور تصمیم گیری درباره این که آیا فعالیت های آموزشی معلم و کوشش های دانش آموزان و دانشجویان به نتایج مطلوب انجامیده اند، به کار می رود.(سیف۱۳۸۶).
پیشرفت تحصیلی از راه های مختلف و با معیارهای متفاوت سنجیده می شود، یکی از معیارها معدل دانش آموزان در نیمسال تحصیلی و یا محاسبه معدل یک سال وی است، مثلا درس ریاضی یا علوم شیوه دیگر استفاده از مجموع نمرات برای یک سال می باشد و معیار آخر تعیین پیشرفت تحصیلی درطی چند سال ویا یک دوره تحصیلی است( دودانگه۱۳۷۶).
گیج و بردانیر، انگیزه پیشرفت رابیش تر درونی تلقی کردهاند و آن را در ارتباط با موفقیت و شکست تعریف کردهاند تا بر مبنای تأیید و عدم تأیید، مثلا وایت۱( ۱۹۵۹) معتقد است که در جریان رشد، موجود زنده مرتباً نیازی درونی به مقابله با محیط را به نمایش میگذارد. از دید وایت، انگیزه شایستگی، رفتارهایی چون کنجکاوی، تسلط یافتن ودستکاری کردن محیط رادر برمی گیرد. یادگیری و پیشرفت تحصیلی، به هر میزانی که در خدمت مقابله مؤثر با محیط باشند و شامل تجربه هایی باشند که تازه وجالب بوده، حس کارایی را در فرد بالا ببرند، به همان میزان برای آن ها از نظر درونی انگیزه وجود خواهد داشت. اما نیاز برای احساس کارایی ضرورتاً در جهت کارهای تحصیلی هدایت نمی شود (کریمی، ۱۳۸۷).
استیپک معتقد است دانش آموزانی که انگیزه پیشرفت دارند، در مقایسه با دانش آموزانی که انگیزه پیشرفت کمی دارند، به مدت طولانی تر در انجام دادن تکلیف استقامت میکنند و به جای این که شکست خودشان را به عوامل بیرونی مانند دشواری تکلیف یا شانس نسبت دهند، آن را به تلاش نکردن(وضعیت درونی وتغییر پذیر) نسبت میدهند و تلاش خود را دو چندان میکنند تا موفق شوند(اسلاوین،۱۳۸۵).