۲-۲-۴-۴- شخصیت فرد: نگرشهای فرد منعکسکننده ی شخصیت او هستند. یکی از تاثیرات گروه در شکلدهی نگرشهای فرد آن است که نگرشهای او نسبت به نگرشهای اعضای گروه هماهنگی به وجود آورد. اما علیرغم این کوششها در میان افراد هر گروه باز هم از نظر نگرشی تفاوتهایی وجود دارد. این تفاوتها ناشی از شخصیت فرد است. از سوی دیگر معمولا شخصیتهای خاص دارای نگرشهای خاصی هم هستند که با همان الگوی شخصیتی دارای هماهنگی است.
۲-۲-۴-۵- عوامل ژنتیکی: با وجودی که اکثر روانشناسان اجتماعی معتقدند که نگرشها از طریق تجربه کسب میشوند، لیکن تعداد اندکی از تحقیقات وجود دارد که نشان می دهند عوامل ژنتیکی ممکن است در شکل گیری نگرشها نقش داشته باشند (همان منبع، ۱۳۸۷).
۲-۲-۶- رهنمودهایی برای تغییر نگرش:
برای تغییر نگرش باید به متغیرهایی توجه کرد، از جمله به ویژگیهای منبع گفتمان عمدتاً اعتبار، تخصص و امین بودن آن و مهمتر از همه خود گفتمان و ویژگیهای شرکت کنندگان که در برگیرندهی متغیرهایی مانند، هوش، ویژگیهای شخصیت و میزان انگیختگی میباشد (شیرکوند، ۱۳۸۱).
نگرش نتیجه آموزش است که بخش عمدهی آن در خانواده صورت میپذیرد و یا دست کم در روابط میان افراد پدید می آید. شخص در جریان یادگیری، در معرض اطلاعات گوناگون قرار میگیرد که بعضی مثبت و منفی هستند. برای بعضی رفتارها تقویت و برای بعضی دیگر تنبیه می شود و برخی از رفتارها از طریق تقلید میآموزند. تفاوت بین شکل گیری نگرشها و تغییر آن جزیی است، به این صورت که اطلاعات جدید باورهای افراد را نسبت به موضوع نگرش تغییر میدهند و این به نوبه خود، به تغییر ارزیابی مثبت و منفی منجر خواهد شد و در نتیجه، نگرش شخص تغییر می کند (کریمی، ۱۳۸۶).
هنگامی که انسان بین دو نگرش خود یا بین نگرش و رفتار خود ناهماهنگی دید، دچار ناهماهنگی شناختی می شود. ناهماهنگی به افزایش تلاش برای تقلیل ناهماهنگی منجر میگردد. هنگامی که شخص چیزی میگوید یا عملی انجام میدهد که با نگرشهایش ناهماهنگ است، بلافاصله می کوشد تا ناهماهنگی حاصل از آن را با تغییر دادن نگرش تقلیل دهد.
اگر در حالت اول، برای گرفتار شدن در رفتار مخالف نگرش دلایل خوب، اندک باشد، ناهماهنگی زیادتر و فشار برای تغییر شدیدتر است. در شرایط ویژه، انسانها را میتوان به تغییر نگرشهایشان از طریق سوالهای ارشادی ترغیب کرد.
این سوالها به شیوهای طراحی شده که پاسخ به آنها به ناهماهنگی با نگرشهای جاری منجر می شود. پس ناهماهنگی ناشی از این شرایط ممکن است تغییر نگرشها را تسهیل کند. همچنین، ناهماهنگی مبین آن است که هر چه انسان برای هدفهای مختلف شدیدتر تلاش کند، بشر برای آن ارزش قائل خواهد شد (ستوده، ۱۳۷۳).
فهرست رهنمودهای زیر هنگامی که اهداف نگرشی بازدههای آموزشی هستند، باید مورد توجه و ملاحظه قرار گیرند (گانیه و بریگز، ترجمه ی علیآبادی،۱۳۷۴):
-
- برای یادگیرندگان اطلاعاتی در مورد انتخابهای دیگر فراهم کنید.
-
- یادگیرنده را با نقاط قوت و ضعف انتخاب رفتار مطلوب آشنا کنید.
-
- برای رفتار مطلوب سرمشقهای مربوطه را فراهم کنید (” آن طور که من میگویم انجام بده” و ” آن طور که من انجام میدهم، انجام بده”) مؤثر نیست.
- مطمئن شوید که محیط، رفتار انتخابی مطلوب را تأیید می کند.
۲-۲-۷- شکل گیری نگرشها:
نگرشها ویژگی ذهنی افراد است که مشخصات دنیای اجتماعی یا فیزیکی را در خود دارد. نگرشها از راه تجربه کسب میشوند، تاثیری خاص بر رفتار پس از خود دارد. نگرشها برای صاحب خود کنشهای مهمی دارد. فعلا در پردازش اطلاعات اجتماعی به او کمک کرده، به فرد امکان ابراز ارزشهای اساسی خود را میدهد.
نگرشها را میتوان به طور غیرمستقیم از اشخاص دیگر یا از طریق یادگیری اجتماعی فرا گرفت. این فرایند سه نوع یادگیری اساسی را شامل می شود که شامل:
-
- شرطی شدن کلاسیک: از نوع پاولفی[۴۵] می تواند واکنشهای هیجانی آموختهای را نسبت به محرکها ایجاد کند. مطالعه واتس و رینر (۱۹۲۰، به نقل از گانیه، ۱۹۷۶، ترجمهی نجفی زند، ۱۳۷۳)، نشان داد که یک محرک غیرشرطی وقتی با محرک شرطی همراه شود، به سرعت یک پاسخ شرطی تازه را ایجاد می کند.
-
- شرطی شدن ابزاری یا وسیلهای (تقویت): شرطیسازی کنشگر، مشتمل بر دستکاری وابستگیهای تقویت، نیز به عنوان روشی برای یادگیری نگرشها به کار رفته است. بسیاری از حوادث زندگی روزمره بر اهمیت تاثیر موفقیت در یک فعالیت بر کسب نگرش مثبت منتهی می شود. بدین منوال میتوان انتظار داشت، ادراک عدم موفقیت، نگرش را نسبت به فعالیت خاصی در جهت منفی تغییر میدهد.
- مدل سازی (سرمشقسازی انسانی): یکی از معتبرترین مجموعه رویدادهایی که معلوم شده است، تغییر در نگرش را به بار میآورد، پدیده سرمشقسازی انسانی است. در این اوضاع و احوال، یادگیری در نتیجه تقلید از رفتار مدل یا سرمشق، یا به طور دقیقتر، در نتیجه تقلید از اعمال انتخابی حاصل می شود. وقتی شرایط یادگیری مناسب طرحریزی و حضور داشته باشند، یادگیرنده نگرشی را کسب می کند که آنچه را به توسط سرمشق انسانی بیان یا نشان داده شده است، منعکس میکند. فرایند سرمشق سازی انسانی توسط بندورا[۴۶] و همکارانش به طور جامع مورد مطالعه قرار گرفته است (همان منبع،۱۳۷۳).
مطالعات فراوانی درباره سرمشقسازی رفتاری و تغییر نگرش از راه سرمشقگیری انسان بیانگر این است که انسانها نقش اساسی در ایجاد شرایطی برای یادگیری مؤثر نگرشها بازی میکنند. احتمالا یادگیرندگان برداشت یا تصور ذهنی از سرمشق انسانی کسب میکنند.
۲-۲-۸- نگرشها و آموزش و پرورش:
یادگیری و تغییر رفتار در حوزه هدفهای عاطفی به طور حتم در برنامه های آموزشی از اهمیت بسیاری برخوردار است. به طور مرسوم انتظار میرود که دانش آموزان نسبت به هر موضوعی که تحلیل میکنند و به طور وسیع نسبت به فعالیت کلی، نگرش مثبت کسب کنند.
برنامه های آموزشی بایستی در دانش آموزان نگرشهای مطلوب برای زندگی اجتماعی نظیر ملاحظه دیگران را داشتن، همکاری کردن، بردباری در برابر اختلافات فرهنگی و نژادی را به بار بیاورند. علاوه بر این بسیاری از برنامه های آموزشگاهی به آموزش نگرشها در جهت توجه داشتن به حفظ محیط زیست، پرهیز از داروهای مضر و رعایت مسئولیتهای شهروندی معطوف هستند (گانیه، ۱۹۸۵، ترجمهی نجفی زند،۱۳۷۳).
۲-۳ – انگیزش پیشرفت:
۲-۳-۱- تعریف انگیزش پیشرفت
سومین متغیری که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته، انگیزش پیشرفت است. همان طور که در قسمت عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی اشاره خواهد شد، این متغیر یکی از عوامل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی میباشد. در این جا ابتدا به تعریف انگیزه پیشرفت پرداخته و سپس نظریه های انگیزهای پیشرفت ارائه خواهد شد.