در نظام الهی که هدف سعادت انسان و هدایت اوست، اتخّاذ تدابیر کیفری و مجازاتها عمدتاً به منظور اصلاح شدن مجرمین و بازسازی آن ها است. به همین سبب، جز در مواردی که کیان و بنیان جامعه آسیب ببیند اصراری بر اجرای کیفرهای خشن نیست (نوبهار، ۱۳۷۹: ۱۳۸).
لازم به ذکر است که مجازاتهای اسلامی از لحاظ متعّلق به انواع مختلف تقسیم میشوند.گاه مجازات به مال مجرمان و گاه به جسم و جان و گاه به آزادی و حقوق اجتماعی یا حیثیت و شخصیت معنوی افراد تعلّق میگیرد.
از جمله مجازاتهایی که متعلق آن حیثیت و شخصیت روانی و روحی افراد است، اجرای مجازات در ملأعام و گرداندن مجرم در شهر است (قیاسی، ۱۳۸۰: ۳۴۶و ۷). بر همین اساس از جمله اقداماتی که حاکم اسلامی می تواند در مورد مجرمان اعمال نماید چه به صورت مجازات اصلی و چه به صورت مجازات فرعی، تشهیر مجرم در جامعه و معرفی کردن او به عام و خاص است.
شایان ذکر است که در سیرهی امامان معصوم مواردی از اجرای کیفرهایی مثل گرداندن مجرم در بازار و محلههای شهر، تراشیدن سر او و اموری مشابه به منظور تشهیر او وجود داشته است که به برخی اشاره می شود:نقل شده است که امام علی(ع) در برخورد با جرایم ارتکابی توسط کارگزاران بسیار حسّاس بودند و با شدّت عمل برخورد مینمودند. از مجازاتهایی که توسط ایشان اعمال میشد در رابطه خیانت مسولین بازار بود. در زمان حکومت امام، مسئوول بازار اهواز مرتکب خیانتی شده بود و ایشان از قاضی اهواز خواستند که مسئول بازار را برکنار کرده و او را حبس کنند و او را جمعهها از زندان بیرون آورده و کتک بزنند و در میان مردم بگردانند و در زندان نیز هیچ کس حقّ مراوده با او را نداشته و پاهایش را نیز ببندند(الطبسی،۱۳۷۰: ۳۶۷).
آنچه از نحوه برخورد امام با خائن بازار استنباط می شود این است که بنا به حسّاس بودن موقعیت فرد خائن و ضرورت حفظ اموال عمومی، بایستی افراد قابل اعتمادی برای تصّدی چنین پستهایی منصوب شوند و با شناساندن خائن به دیگران از بزهدیده واقع شدن احتمالی بسیاری از افراد در آینده جلوگیری گردد. علاوه بر این، به افراد مختلف جامعه گوشزد می شود که در صورت ارتکاب چنین جرمی چه مجازاتی در پیش روی آن ها است و مهمتر از آن اینکه، اعتماد دیگران نسبت به چنین مجرمی سلب می شود.
علاوه بر گرداندن مجرم به عنوان یکی از مصادیق مهم اجرای مجازات، قطع دست و انداختن آن بر گردن مجرم نیز به عنوان مجازات تکمیلی به کار میرفته است که نشانگر تشهیر مجرم و معرفی شدن او با آحاد مختلف جامعه است. در این باره ابویوسف نقل کردهاست: که قاسم بن عبدالرحمن از پدرش نقل کرده که نزد حضرت علی(ع) بودم، مردی نزد ایشان آمدند و گفتند من سرقت کردهام، حضرت او را طرد کردند و در بار دوم که مرد بازگشت و اعتراف کرد که من سرقت کردهام حضرت فرمودند: شهادت کاملی علیه خود دادی و ایشان به قطع دست آن مرد فرمان دادند ومن دست او را آویزان بر گردنش دیدم (قاضی ابی یوسف، بیتا: ۱۶۹).
آنچه روشن است اینکه در اسلام در کنار هدف بازدارندگی مجازات به اصلاح مجرم نیز توجه شده و چنان مجازاتهایی در مورد مجرم اعمال میشده که بتواند در او احساس ندامت و پشیمانی ایجاد کند. در اجرای حدود الهی به این امر تأکید شده است. تأکید بر اجرای حدودی چون تازیانه در حضور گروهی از موُمنین به روشنی بیانگر این است که از جمله اهداف وضع این مجازات بازدارندگی عمومی است ولی در این باره نیز نباید افراط کرد چرا که در عین بازدارندگی ممکن است زمینه اصلاح را در بزهکار از بین ببرد. امیرالمومنین از اینکه جمع کثیری از مردم برای اجرای مراسم حدّ حاضر شوند ابراز ناخرسندی میکردند (نوبهار، ۱۳۷۹: ۱۵۶). این تدبیر به منظور جلوگیری از جریتر شدن مجرم و ایجاد زمینه تنبَه و پشیمانی در اوست.
پیامبر اکرم(ص) در موارد متعدّدی کسانی را که محکومین را تحقیر میکردند و به آن ها ناسزا میگفتند، سرزنش میکردند. ایشان در موارد بسیاری، مجرمان را مورد عفو قرار میدادند و توبهی آن ها را میپذیرفتند و علاوه بر آن اجازه نمیدادند مجازاتی که در ملأعام اجرا میشد وسیلهای شود که مردم به مجرم توهین کنند و حیثیتش را لکّه دار کنند. نقل شده است(بخاری، بیتا: ۴۸) که مردی به نام عبدالله نزد پیامبر اکرم (ص) آورده شد و به دلیل ارتکاب جرمی مورد حد قرار گرفت، در حین اجرای حد فردی از میان جمعیت گفت: خدایا او را لعن کن، چه قدر گناه می کند و چه قدر او را برای حد می آورند. پیغمبر فرمود او را لعنت نکنید به خدا قسم من فقط همین را درباره این مرد میدانم که خدا و پیامبرش او را دوست میدارند.
در مجموع، آنچه در نظام اسلام به هنگام اجرای مجازات اهمیت دارد حفظ حرمت و شخصیت فرد مجرم به عنوان یک انسان است و در این نظام مجازاتها به گونه ای اجرا میشدهاند که فرد را متنبه سازد و از تکرار جرم او جلوگیری کند و در ضمن، ازچنان قطعیتی برخوردار بوده است که باعث میشده دیگران نیز تحت تاثیر قرار گیرند.
اجرای مجازات در ملأعام در طول تاریخ ایران و سایر کشورها
در این مبحث، به سابقه اجرای مجازات در ملأعام در حقوق کیفری ایران و برخی کشورها پرداخته می شود و خواهیم دید که در چه مورد و چه جرایمی لازم بوده است که مجازات در ملأعام اجرا شود. در قسمت اول که مربوط به حقوق ایران خواهد بود به اجرای مجازات در ملأعام در دوره های مختلف اشاره شده و در قسمت بعدی نیز، این مجازات در معدودی از کشورها مورد بررسی قرار میگیرد:
در این قسمت، به ذکر مواردی از اجرای مجازات در ملأعام و در انظار عمومی و به نمایش گذاردن مجرم در میان مردم، در دوران گذشته و نحوه برخورد حکّام و سلاطین ایرانی در این مورد، میپردازیم. براین اساس، به سابقه این موضوع در برخی از دورانهای پادشاهی و همچنین در ایران پس از اسلام پرداخته می شود.
دوره هخامنشیان
مجازاتهایی که در این دوره نسبت به مجرمین اعمال میشده است، بسیار سبعانه و شدید بوده است و تناسب میان مجازات و جرایم رعایت نمیشده است. در مورد این دوره، نقل شده است که شاه حق تعیین مجازات، نوع آن و نحوه اجرای آن را داشته و خود او شدّت و ضعف مجازاتها را تعیین میکردهاست. علاوه براین، او اختیار داشته است که بنا به مصالح و مقتضیاتی مجازات را به نوع دیگری تبدیل کند. به طور کلی، تعیین مجازات و نحوه اجرای آن به شخص اول مملکت واگذار شده و او اختیارات تاّم داشته است(حجتیکرمانی، ۱۳۶۹: ۶۸).