آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های مختلف کسب درآمد بدون نیاز به سرمایه اولیه
  • راه‌های کسب درآمد بدون سرمایه در دنیای دیجیتال
  • راه‌های سریع و عملی برای کسب درآمد بدون پول اولیه
  • راه‌اندازی کسب و کار خانگی با سرمایه اندک و کم
  • راهکارهای پولساز اینترنتی برای کسانی که سرمایه ندارند
  • راهکارهای درآمدزایی بدون سرمایه برای خانم‌ها
  • راهنمای عملی کسب درآمد بدون سرمایه با روش‌های نوین
  • ☑️ ترفندهای مهم درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • ترفندهای سريع و آسان درباره آرایش برای دختران
  • راهکارهای طلایی درباره آرایش دخترانه و زنانه که باید بدانید
مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۲-۲-تحریف های شناختی: – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

– سیستم آمیگدال از نظرتکاملی ، مقدم بر قشر مغزاست . وقتی که فرد با یک واقعه تهدید کننده رو به رو می‌شود ، آمیگدال پاسخ ترس را بر می انگیزد. اگر چه این پاسخ درطول هزاران سال دستخوش تغییرات بسیاری شده است، ولی با پاسخ حیوانات وحتی سایر موجودات رده های پایین تر نردبان تکاملی ، مشترک است . هیپوکامپ ، بخشی از قسمتهای قدیمی تر مغز از نظر تکاملی به شمار می رود که به قشر عالی مغز متصل است. قشر عالی مغز دربرگیرندۀ بخش‌هایی است که درطول تکامل انسان ، رشد یافته است (لدو ، ۱۹۹۶) .

۲-۲-تحریف های شناختی

۱-۲-۲-افکار خودآیند

این بخش ، مبنایی برای درک بیمار از این مسئله است که افکار مثبت و منفی درباره یک رویداد ، پاسخ هیجانی به آن رویداد را تعیین می‌کنند و هیجان ها می‌توانند بر سلامت جسمی از جمله تجربه درد اثر داشته باشند . افکار خودآیند افکاری هستند که بلافاصله پس از کسب اطلاع از هر گونه مطلبی به ذهن خطور می‌کنند . این افکار بسیار سریع به ذهن می‌آیند و تا زمانی که که فرد به آن ها توجه نکند ، ممکن است حتی از آن ها آگاه هم نشود . فرد ‌در مورد همه چیزهایی که در دنیای اطراف رخ می‌دهد حتی برای امور ناچیز هم افکار خودآیند دارد.افکار خودآیند می‌توانند به افراد در ایجاد مفهومی که از دنیا دارند کمک کنند . برای مثال ،می توانتصور کرد زمانی که فرد به خانه برمی گردد بجای پیدا کردن یادداشتی که به در نصب شده باشد ، می بیند که در باز است و فرد مطمئن است که صبح ، در را قفل ‌کرده‌است . اکنون چه نوع افکار خودآیندی خواهد داشت ؟ ( برنز،۱۹۹۰؛به نقل از قراچه داغی،۱۳۸۳).

افکار و هیجان ها

گام بعدی توضیح این نکته به بیمار است که چگونه افکار منجر به هیجان ها می‌شوند . برای برخی مردم این اولین باری خواهد بود که آن ها واقعا در این باره فکر می‌کنند که هیجان ها از کجا می‌آیند . توضیح دهید که اگر چه افکار خودآیند هدفمند هستند ، گاهی اوقات می‌توانند منفی و مبتنی بر اطلاعات اشتباه باشند . آن ها می‌توانند حتی افکار منفی بیشتری را برانگیزند که بر چگونگی احساس فرد( از نظر هیجانی و از نظر جسمی ) و چگونگی رفتار فرد اثر می‌گذارد .گفتگوی زیر را برای روشن شدن مطلب به کار ببرید :

احتمالا فرد می‌تواند زمانی را بیاد بیاورد که واقعا درباره چیزهایی ناراحت بوده است ، به تدریج ‌در مورد آن موضوع به لحاظ هیجانی برانگیخته شده است ، و بعد فهمیده است آنچه فکر ‌کرده‌است به شکل بدی اتفاق افتاده ، اصلا اتفاق نیافتاده است . شیوه ای که فرد درباره یک رویداد فکر می‌کند ، چه مثبت و چه منفی . هیجان های که تجربه می‌کند را تعیین می‌کند . افکار منفی به هیجان ها منفی منجر می‌شوند در حالی که هیجان های خوشایند با فکر کردن درباره افکار خوشایند ایجاد می‌شوند(رابرت فرنام، ۱۳۸۴).

برای آنکه موضوع را عینی تر و درک آن را ساده تر کرد ،می- توان ‌در مورد ارتباط بین افکار و احساسات گفتگو کرد ، زنجیره ای از رویدادها را روی برگه کاغذ در مقابل بیمار ترسیم کرد .

پس از دادن این اطلاعات ممکن است دقایقی را برای مرور مثال هایی از تجربه شخصی بیمار صرف کرد ، جایی که افکار به هیجان های مثبت و منفی خاصی منجر شده است . در ادامه مثالی ذکر می شود که می توان آن را برای نشان دادن قدرت افکار به کار برد .

موقعیت A : ماشینی به سرعت در حال حرکت است و در ترافیک از کنار ماشینی میان بر می زند و می رود .

درباره این شخص چه فکری می توان کرد؟

چه احساسی داشت ؟

موقعیت B : اکنون می توان فرض کرد که همسر راننده در صندلی عقب نشسته است و زمان زایمان او فرا رسیده است . او عجله دارد تا وی را به بیمارستان پائین خیابان برساند .

    • درباره این شخص چه فکری می توان کرد ؟

  • چگونه اطلاعات شیوه احساس کردن را تغییر خواهند داد ؟

می توان توجه کرد چگونه وقتی افکار درباره شخص و اعمالش تغییر می‌کند ، هیجان ممکن است از خشم به نگرانی تغییر کند (کرک،کیس و کلارک،۱۹۸۹؛به نقل از قاسم زاده،۱۳۸۷).

هیجان ها و درد

اکنون که بیمار درک کرد که افکار به هیجان ها منجر می شود به بررسی ارتباط بین هیجان ها و درد پرداخته شود . پژوهش ها و کارهای بالینی نشان می‌دهند که ارتباط بین هیجان های منفی ( مانند اضطراب و افسردگی ) و درد مزمن بسیار قوی است . در حقیقت افسردگی عامل رایج و مهم در تجربه درد مزمن است که با گزارش بالایی از درد ، تحمل پایین تر درد و ناتوانی زیاد ارتباط دارد. درصد زیادی از بیمارانی که به دنبال درمان برای درد مزمن هستند ، افسرده اند (مایکل فری ۱۹۹۹ ؛ به نقل از رابرت فرنام ،۱۳۸۴).

۲-۲-۲-تحریف های شناختی:

خطاهای شناختی شیوه های فکرکردن ‌بر اساس مفروضات اشتباه یا سوء تعبیرها است . پیش از آنکه یادبگیریم چگونه خطاهای شناختی را با فرایندی به نام “بازسازی شناختی”تصحیح کنیم ، شناخت انواع خطاهای رایج در فکرکردن می‌تواند کمک کننده باشد.

فهرست خطاهای شناختی را با عبارات زیر معرفی کنید:

فهرست تحریف های شناختی (برگرفته از برنز ، ۱۹۹۹)

    1. تفکر همه یا هیچ : وقتی فرد چیزها را ‌در طبقه بندی های همه یا هیچ می بیند . برای مثال ، اگرعملکرد فرد کمی پایین تر از حد کمال قرار بگیرد فرد خود را کاملا شکست خورده می بیند .

    1. تعمیم افراطی : وقتی که فرد یک رویداد منفی واحد را به عنوان یک الگوی پایان می بیند . برای مثال اگرفرد دریک مورد خوب عمل نکند فکر می‌کند در هیچ امری خوب نیست.

    1. فیلتر ذهنی : زمانی که فرد منحصراً جزئیات منفی را انتخاب می‌کند و بطورغیر قابل استثنا برآن تأکید می‌کند. ‌بنابرین‏ دید فرد از همه واقعیت ها تیره می شود. یک ضرب المثل خوب در این زمینه این است که افتادن یک قطره جوهر کل رنگ آب لیوانرا تغییر می‌دهد.

    1. دست کم گرفتن نکات مثبت:فرد با بی ارزش شمردن تجربیات مثبت ،اصرار بر مهم نبودن آن ها دارد . کارهای خوب را بی اهمیت می‌خواند ،می‌گوید که هر کسی می‌تواند این کار را انجام دهد.

  1. نتیجه گیری شتاب زده : زمانی که فرد یک واقعه را به طور منفی تفسیر می‌کند حتی اگردلایل معینی ‌وجود نداشته باشد.

الف) ذهن خوانی:بدون بررسی کافی نتیجه می‌گیرد که کسی در برخورد با او واکنش منفی نشان می‌دهد .( مثلا آن ها خسته اند ، آن ها روز بدی داشته اند) .

ب) پیشگویی: وقتی که فرد پیش‌بینی می‌کند که اوضاع بر خلاف میل او خواهد بود .

  1. نگاه دوتایی:وقتی که فرد اطلاعات را به گونه ای تحریف می‌کند که اجازه نمی دهد موقعیت را به طور واقع گرایانه ببیند.

الف)بزرگ نمایی:زمانی که فرد ‌در اهمیت چیزها اغراق می‌کند.

ب) کوچک نمایی: وقتی که فرد به طور نامتناسب چیزها را کوچک می شمارد.

    1. فاجعه سازی :زمانی که فرد پیامدهای شدید و ناگوار برای نتایج رویدادها پیش‌بینی می‌کند ، برای مثال رد کردن قرار ملاقات به معنای زندگی کردن در انزواست .

    1. استدلال هیجانی: زمانی که فرد فرض می‌کند هیجان منفی لزوماً چیزها را همان گونه که واقعا هستند منعکس می‌کنند. فرد ممکن است فکر کند”فرد آن را احساس می‌کند در نتیجه باید درست باشد” .

نظر دهید »
دانلود پایان نامه و مقاله | فصل دوم: استناد به مصونیت در جنایات بین‌المللی نزد محاکم بین‌المللی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

اکثریت قضات مجلس اعیان انگلستان با این مسئله موافق بودند که هرچند رئیس فعلی کشور دارای مصونیت شغلی از صلاحیت محاکم کشورهای خارجی ‌می‌باشد که در جهت تضمین انجام صحیح وظایف رسمی به وی اعطا گردیده اما چنین مصونیتی پیرامون جرایم کیفری بین ­المللی شامل حال رئیس سابق دولت نمی­ شود. زیرا عملی که طبق حقوق بین ­الملل، جرم بین ­المللی محسوب می­ شود نمی‌تواند به عنوان عمل رسمی انجام شده توسط رئیس کشور در مقام اجرای وظایفش تلقی گردد. عدم استناد به چنین مصونیتی به تبع رئیس کشور شامل سایر مقامات دولتی که از مصونیت شغلی برخوردارند نیز خواهد شد. در نتیجه این افراد تنها در دوران تصدی مقام در مواجهه با اتهام انجام جنایات بین‌المللی قادر به استناد به مصونیت شغلی بوده و پس از ترک مقام چنین مصونیتی شامل حال آن‌ ها نخواهد بود و دادگاه­ های داخلی هر کشوری که به موجب حقوق بین‌الملل و اصل صلاحیت جهانی[۱۹۵] قادر به پیگرد این افراد باشند می‌تواند به جرایم این افراد رسیدگی نماید.

فصل دوم: استناد به مصونیت در جنایات بین‌المللی نزد محاکم بین‌المللی

از اوایل قرن بیستم اندیشه تشکیل محکمه‌ای بین‌المللی جهت محاکمه و مجازات مرتکبین جنایات عمده بین‌المللی به وجود آمد. هرچند در اولین گام، محاکمه ویلهلم دوم ناکام ماند اما پس از جنگ جهانی دوم بود که با تشکیل محاکم نورنبرگ و توکیو توسط متفقین، اولین گام جهت محاکمه مرتکبین چنین جنایاتی برداشته شد. پس از آن نیز اندیشه تشکیل یک نهاد بین‌المللی با صلاحیت گسترده همواره وجود داشت اما توفیقی در این زمینه حاصل نشد. پس از پایان دوران موسوم به جنگ سرد بود که فجایع رخ داده در یوگوسلاوی و روآندا باعث شد تا جای خالی چنین محکمه‌ای بیش از پیش احساس شود. هرچند شورای امنیت در راستای انجام وظیفه خویش در جهت حفظ و اعاده صلح و امنیت بین‌المللی محاکمی را برای رسیدگی ‌به این فجایع تشکیل داد اما در نهایت در اوایل قرن ۲۱ بود که کنفرانس دیپلماتیک رم منجر به تشکیل دیوان کیفری بین‌المللی گردید و این آرزوی دیرین تحقق یافت.

در این فصل ضمن مطالعه قواعد مربوط به مصونیت مقامات دولت‌ها نزد این محاکم بین‌المللی، مبانی و توجیهات اعطا یا عدم اعطای مصونیت ‌به این مقامات نزد محاکم کیفری بین‌المللی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.مبحث اول: محاکم تشکیل شده بعد از جنگ جهانی دوم و بحث مصونیت

پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست آلمان و متحدانش، متفقین تصمیم گرفتند تا با تشکیل دادگاه به جرایم مرتکبین جنایات جنگ رسیدگی نمایند. به نظر می‌رسد علاوه بر قصد مجازات سران نظامی و دولتی کشورهای شکست خورده و نیز پاسخ به نگرانی و وحشت افکار عمومی جهان از جنایات رخ داده در طی جنگ، از جمله هلوکاست، تشکیل چنین محکمه‌ای با هدف اقناع افکار عمومی پیرامون محاکمه عادلانه متهمین و نیز اسطوره زدایی از نازی‌ها صورت پذیرفت.

اهداف فوق باعث گردید که محاکمه سران نظامی یا دولتی در صدر وظایف این محاکم قرار گیرد. بدیهی است که این امر متضمن توجه به اصل مسئولیت در قبال جرایم کیفری و اصل مصونیت مقامات دولت‌ها‌ست. زیرا مسئله مصونیت می‌توانست مانعی در جهت رسیدگی این محاکم به جنایات رخ داده و عدم تحقق اهداف دول پیروز از تشکیل این دادگاه‌ها گردد.

در این مبحث ابتدا به مقررات محاکم نورنبرگ و توکیو از منظر مسئولیت و مصونیت کیفری پرداخته می‌شود و پس از آن توجیه یا عدم توجیه قواعد حاکم بر مصونیت نزد این محاکم بررسی می‌گردد.

گفتار اول: مقررات منشور نورنبرگ و توکیو

پس از پایان جنگ جهانی اول، در اولین تلاش برای تشکیل یک نهاد کیفری بین‌المللی، تشکیل دادگاهی بر اساس پیمان صلح ورسای که مجازات مقامات اصلی مسئول جرایم ارتکابی در جنگ را پیش ­بینی کرده بود مد نظر قرار گرفت. در ماده ۲۲۷ پیمان صلح پیش‌بینی شده بود که یک دیوان مرکب از ۵ قاضی برای محاکمه امپراطور آلمان ” ویلهلم دوم “[۱۹۶] تشکیل گردد. اما پس از آنکه امپراطور به هلند پناهنده شد و هلند نیز از استرداد وی سر باز زد[۱۹۷] تمامی امیدها برای تشکیل دادگاهی که متهمان جنگ جهانی اول را مورد محاکمه قرار دهد به یأس تبدیل شد.[۱۹۸] در نهایت این تلاش و سایر تلاش‌ها برای تشکیل دادگاهی بین‌المللی که به جرایم کیفری خلاف حقوق بین‌الملل رسیدگی نماید بی‌نتیجه ماند.

الف) دادگاه نظامی نورنبرگ

پس از تسلیم آلمان و پایان جنگ دوم جهانی، کشورهای پیروز جنگ شامل آمریکا، شوروی، بریتانیا و فرانسه تصمیم به تشکیل دادگاهی بین‌المللی جهت محاکمه جنایتکاران جنگ گرفتند و به همین منظور اعلامیه لندن را در ۱۸ اوت ۱۹۴۵ تدوین نمودند. اساسنامه دادگاه نظامی ضمیمه این اعلامیه بود. این دادگاه بر اساس منشور نورمبرگ در آلمان تشکیل گردید. اولین مسأله موجود در دادرسی دادگاه، پیرامون متهمین جنگ بود و مسأله آن بود که آیا اشخاص حقوقی مسئول جرایم جنگی رخ داده در طی جنگ دوم جهانی می‌باشند. یعنی دولت آلمان مسئول است یا اشخاص حقیقی که از طرف دولت عمل می‌کنند؟

» مطابق دکترین کلاسیک حقوق بین‌الملل عمومی، تنها دولت تابع حقوق بین‌الملل است و به لحاض اینکه طرف تعهدات بین‌المللی واقع می­ شود در صورت عدم رعایت این تعهدات مسئول شناخته شده و ملزم به جبران ضرر و زیان می‌باشد. «[۱۹۹] اما اساسنامه دیوان نورنبرگ در ماده ۶ خود تصریح می‎دارد: » دادگاه برابر موافقتنامه مذکور در ماده ۱ این منشور، به منظور محاکمه و مجازات جنایتکاران بزرگ جنگی از کشورهای محور اروپایی تشکیل گردیده، اختیارات لازم را دارد تا اشخاصی را که خواه به صورت فردی و خواه به عنوان عضو یک سازمان، ضمن فعالیت در جهت منافع کشورهای محور اروپایی مرتکب جنایت‌های زیر گردیده‌اند محاکمه نموده، به مجازات برساند. «[۲۰۰]

‌بنابرین‏ دادگاه نظامی نورنبرگ اصل مسئولیت کیفری شخصی را مورد شناسائی قرار داد. هرچند در کیفرخواست علاوه بر مسئولیت شخصی برای دولت آلمان نیز مسئولیت کیفری در نظر گرفته شده بود اما دادگاه، دولت آلمان را محکوم ننموده و تنها افراد و مقامات دولت آلمان را مسئول دانست.[۲۰۱]

مسئله دیگری که توسط دادگاه نورنبرگ مورد توجه قرار گرفت بحث مصونیت بود. از آنجایی که جنایاتی که موضوع صلاحیت دادگاه قرار داشت اغلب به دستور مقامات نظامی و سران دولتی یا توسط خود آن ها انجام گرفته بود ضرورت محاکمه این جنایتکاران در تقابل با اصل سنتی مصونیت سران بود. ‌بنابرین‏ دادگاه در ماده ۷ اساسنامه خود متذکر شد که »مقام و موقعیت رسمی متهم، چه به عنوان رئیس کشور و چه به عنوان مقام مسئول در رکنی از ارکان دولت موجب رهایی وی از مسئولیت یا تخفیف کیفر تلقی نمی­گردد. [۲۰۲]«

در نتیجه، رسیدگی­های دادگاه نورنبرگ نشان داد که این دادگاه مرتکبین جنایات بین‌المللی را فارغ از جایگاه و سمت آن ها مسئول و قابل مجازات دانسته و مصونیت ناشی از سمت رسمی را در چنین مواردی قابل اعمال ندانست.

ب) دادگاه نظامی توکیو

نظر دهید »
مقاله های علمی- دانشگاهی – ۵) استقلال دختر در نکاح دائم و عدم آن در متعه – 3
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

۴) استقلال ولی در عقد دائم و عدم آن در متعه

این نظریه بدین معنی است که پدر و جد پدری بر دختر باکره در ازدواج دائم ولایت کامل دارند ولی در ازدواج موقت، این خود دختر ‌می‌باشد که به طور مستقل می ­تواند در امور خود تصمیم ­گیری نماید. ظاهر امر این است که علما خواسته­اند بین اخباری که قائل به استمرار ولایت بر دختر باکره به طور مطلق ‌شده‌اند و دیگر اخبار و احادیثی که در آن­ها قائل به استقلال دختر باکره ‌شده‌اند و دیگر اخبار به نحوی جمع بندی کنند و بتوانند همه موارد را در حکم خود در نظر بگیرند. روایاتی که باعث ارائه این نظر گردیده است را برای نمونه ذکر خواهیم کرد. در جایی نقل شده است: گفت سوال کردم از تمتع از بکری که پدر و جد پدری دارد بدون اذن از پدر و جد پدری: فرمودند که: هیچ باکی نیست.[۱۴۰] آنچه که از ظاهر این روایت بر می ­آید دختر می ­تواند به طور استقلالی در عقد موقت خود دخالت کند. روایتی دیگر ابی سعید از ابوعبدا… (ع) نقل ‌کرده‌است سوال کردم از آن حضرت از تمتع از باکره که دارای پدر و جد پدری ‌می‌باشد… است. فرمودند: باکی نیست و ما نمی گوئیم آن طور که می­گویند این از ضعف نفس ‌می‌باشد.[۱۴۱] این احادیث ذکر شده البته به نظر ما علاوه بر اینکه به عقد متعه توسط خود دختر صحه گذاشته است به یک امر مهم دیگر که امروزه شاید دیدگاه منفی مردم را همراه داشته است، مسئله­ای است که در آخر روایت بدان اشارت رفته است که همان استناد به عدم ضعف نفس برای عقد متعه ‌می‌باشد که متاسفانه در جامعه ما با آن برخورد مناسبی نشده است ولی شاید امر با عرف و سلایق در جامعه ما سازگاری ندارد چون ما این احکام و احادیث را تنها می­توانیم در لابلای کتب فقهی پیدا کنیم. سوالی که می‌تواند برای خوانندگان مطرح شود این است که آیا پدر بر دختر بعد از متعه ولایت دارد یا خیر؟ آیا این اجازه نافی ولایت پدر و جد پدری در عقد دائم نمی­گردد؟ و آیا این نظر باعث فرار از قانون نمی­ شود؟ و پرسش­های متعدد دیگر که در این رابطه به ذهن هر جوینده می ­آید. همان‌ طور که می­دانیم ازدواج موقت (متعه) تنها در فقه امامیه پذیرفته شده است و همین امر باعث آن شده است که این نظریه و نظریه بعدی که خواهد آمد تنها در بین فقهای امامیه و در کتب آن­ها پیدا شود. و اهل تسنن این نظریات را قبول ندارند. خب حال ما در فقه امامیه اگر بخواهیم این نظریات را بپذیریم چه باید بکنیم. در فقه امامیه نیز حتی اگر ما قائل ‌به این شویم که پدر بر دختر ولایت دارد، بر دختری این ولایت مفروض است که باکره باشد و اتفاق فقهای امامیه بدان امر ‌می‌باشد که پدر و جد پدری بر ثیبه هیچ ولایتی ندارد و ‌می‌توان گفت که علت ولایت بکارت ‌می‌باشد که اگر دختری بتواند به عقد متعه در آید دیگر جایی برای ولایت پدر و جد پدری باقی نمی­ماند مگر ‌به این امر قائل شویم که نزدیکی از قبل صورت نگیرد که این هم نمی­تواند دیدگاه صحیحی باشد. حال از طرف دیگر وقتی دختری خود را مواجه با پدر و جد پدری و مخالفت­های آن­ها می­بیند به عقد متعه تن می­دهد تا خود را از مخالفت­ها نجات دهد و از این طریق خود را از حکم استقلال ولی در ازدواج دائم رهایی دهد و فرار کند و به اصطلاح همان طور که در فقه هم عنوان ‌می‌کنند کلاه شرعی بر قانون بگذارد. آنچه که در این راستا به ذهن می­رسد آن است که نمی­ توان این نظر را به همین راحتی از دیدگاه نقادانه کنار گذاشت. آنچه که ابتدای امر به ذهن می­رسد این است که فقها برای دادن یک نظر جوانب امر را در نظر می­ گیرند این در حالی است که بنظر می­رسد این امر در حکم مورد نقد، مورد توجه قرار نگرفته است و ‌می‌توان گفت که این دیدگاه بدون توجه به مسائل حاشیه­ای و بعضاً مسائل اصلی نکاح ارائه شده است که جای بررسی و دقت بیشتری دارد چه هیچ عقل سلیمی نمی­پذیرد که در عقد متعه که به نظر ارزش آن کمتر از عقد نکاح دائم ‌می‌باشد را به دختر و امر نکاح دائم به پدر داد چون متعه امری است خطیر و از طرفی وقتی مانند متعه را به دختر اجازه می­دهیم چرا ازدواج دائم را به وی نمی­دهیم. از طرف دیگر موردی که ‌می‌توان به آن اشاره کرد آن است که در عرف جامعه ما عقد دائم با نظارت اولیاء همراه بوده است و این یک امری مقبول در روزگار اجداد ما بوده است. و فقها هم برای عدم مخالفت با این رویه و از طرفی با بودن احادیثی در تأیید این دیدگاه اولیاء را مانند رویه عرفی جامعه در ازدواج دائم صاحب اختیار دانسته ­اند ولی نکاح موقت را که کمتر در متون تاریخی اعراب و ایران قابل دسترسی ‌می‌باشد را به دختر داده ­اند تا هم از مخالفت با اولیاء دختر رها شوند و هم از طرفی متهم به در قید کردن دخترها نشود ولی باید عواقب این امر هم در نظر گرفته شود و بدون توجه به آثار مطالب را عنوان نکنیم چه احادیثی که در این زمینه آمده است تنها دختر را در متعه مستقل دانسته است و اصلاً در مقام ازدواج دائم نبوده است و از این رو نمی­ توان بدین نتیجه رسید که پدر و جد پدری در عقد دائم ولایت دارند و دختر در عقد موقت چه احادیثی نیز راجع به استقلال دختر در نکاح داریم که با قسمت اول نظریه مخالفت می­ نماید.

۵) استقلال دختر در نکاح دائم و عدم آن در متعه

نظر دهید »
دانلود فایل های دانشگاهی | ۳)رهیافت جامعه‏شناختی – 3
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

پذیرفته شده‏ترین تئوری در این مجموعه تئوری موسوم به ناکامی- پرخاشگری است. در این تئوری پرخاشگری برآیند فرایندی در نظر گرفته می‏ شود که در خلال آن افراد از دستیابی به هدف یا اهداف خویش باز می‏مانند و احساس ناکامی در آن‌ ها شکل می‏ گیرد. ناکامی حاصل از چنین فرایندی در نهایت سبب بروز حرکات و رفتارهای پرخاش‌جویانه و خشونت‏آمیز بین افراد می‏ گردد. مهم‌ترین هدف یا اهدافی که به عنوان محور آسیب مورد توجه قرار می‏ گیرند منبع یا منابع ناکامی هستند‌ (محسنی تبریزی، ۱۳۷۹).

تئوری ناکامی-پرخاشگری از یک‏سو، ناکامی را موجب انگیزه های پرخاش‌جویانه و پرخاش‌گرایانه می‏داند و از دیگرسو ریشه هر گونه پرخاشگری را در عوامل پیشین موجب نوعی پرخاشگری منجر می‏ گردد و پرخاشگری نیز به نوبه خود نتیجه و حاصل نوعی ناکامی است. در تعریف ناکامی عنوان شده که ناکامی احساسی است که در نتیجه ایجاد مانع بر سر راه رسیدن به هدفی که فرد آن را مطلوب می‏شمارد پدید می ‏آید (محسنی تبریزی، ۱۳۷۹).

این هدف می‏تواند ذهنی باشد- مثلاً فرد گمان کند که در حال رسیدن به هدف دلخواهش است و لذت‌های آن را پیش ‏بینی کند و یا ممکن است در رفتار ظاهری تجلی یابد. در هر دو مورد، چنانچه اتفاقا مانعی سر راه تحقق هدف یا اهداف مورد انتظار فرد گردد، می‏توان گفت که وی ناکام شده است‌ (برکویتز، ۱۹۸۶).

تئوری ناکامی-پرخاشگری در آغاز‌ (۱۹۳۹) از جانب روان‏شناسانی مانند دولارد[۲۲]، دوب[۲۳]، میلر[۲۴] و سیرز[۲۵] مطرح گردید. فرضیات آغازین تئوری ناکامی- پرخاشگری عبارت بودند از‌‌: ناکامی سبب بروز برخی اشکال پرخاش‌جویی می‏ گردد. کنش‌های پرخاش‌جویانه حاصل برخی اشکال ناکامی هستند. دولارد و همکارانش به طرح این ادعا پرداختند که محرک پرخاشگری سائقی روان شناختی است که مانند سائق‏های فیزلوژیکی- مثل گرسنگی و تشنگی- است. سائق فیزیولوژیکی مانند گرسنگی به سبب محرومیت از غذا به وجود می ‏آید؛ پرخاشگری نیز به سبب ناکامی حاصل می‏ گردد. دولارد استدلال می ‏کند سائق گرسنگی تلاش برای یافتن غذا و سائق پرخاشگری تلاش برای آسیب‏رساندن را برمی‏انگیزانند‌ (برم و کاسین، ۱۹۹۳).

به اعتقاد دولارد و همکارانش هر چه محرک دستیابی به هدف و انتظار تحقق آن نیرومندتر باشد، ناکامی به گونه‏ای شدیدتر تجلی می‏یابد. انرژی پرخاش‌جویانه نیاز به تخلیه مستقیم علیه منبع ناکامی دارد‌ (مایرز، ۱۹۹۴).

از جمله مفاهیم حائز اهمیتی که در جریان تحولات تئوری ناکامی- پرخاشگری وارد این تئوری شد، مفهوم جابجایی یا تعویض است. جابجایی به مفهوم تعبیر کانون توجه فرد از عامل ایجادکننده تنیدگی روانی و ناراحتی و متوجه ‏ساختن خشم به موضوع دیگری به عنوان جانشین است. به زعم روان‏شناسان، هر میل یا خواسته غریزی که به مانعی برخورد کند و مجال ارضا و تشفی نیابد، ایجاد تنیدگی روانی و ناراحتی می ‏کند. برای رفع این تنیدگی ‌ناراحت کننده، میل مذبور یا پس‏زده می‏ شود و به ناخودآگاه می ‏رود، یا اینکه جای خود را به خواسته دیگری که اجابت آن سهل و مجاز است می‏ دهد‌ (محسنی تبریزی، ۱۳۷۹).

لئونارد برکویتز بر مبنای این نگرش که کلیه رفتارها به درجات مختلف محصول تأثیرات طبیعی و محیطی بر ارگانیسم زنده می‏ باشند، مبادرت به فرمول‏بندی مجدد فرضیات آغازین تئوری ناکامی- پرخاشگری ‌کرده‌است. به نظر وی ناکامی به گونه‏ای خود به خود سبب تحریک پرخاشگری نمی‏ شود و قرار گرفتن در معرض الگوهای پرخاشگری همیشه منجر به تجلی پرخاشگری نمی‏ شود. در مقابل، برکویتز این اصل موضوعه را مطرح کرد که ناکامی به عنوان یک ساز و کار حاضر و آماده، برای واکنشی پرخاش‌جویانه عمل می ‏کند. ناکامی و تکرار فزاینده آن به تدریج تمایل فرد ناکام را به نمایش واکنش پرخاش‌جویانه تقویت می ‏کند‌ (برکویتز، ۱۹۸۶).

نقد و ارزیابی

تئوری ناکامی- پرخاشگری از آغاز مطرح‏شدن در معرض مناقشه قرار داشت. تردیدی نیست که بین ناکامی و پرخاشگری ارتباط وجود دارد، اما آیا می‏توان حکم قطعی صادر کرد که ناکامی همیشه میل به پرخاشگری ایجاد می ‏کند؟ انتقادات زیادی به تئوری ناکامی- پرخاشگری و گروه دولارد وارد شد. یکی از اولین نقدها از جانب میلر[۲۶] که خود از طراحان تئوری مذکور بود به آن وارد گردید. وی اذعان داشت که ناکامی در همه موارد تمایل به پرخاشگری را سبب نمی‏گردد. پژوهش‌‌‌‌‏های بعدی نشان داد که ناکامی در مواردی بیشتر تجلی می‏یابد که افراد از تحقق هدف بسیار مهمی که احساس می‏ کنند استحقاق دستیابی به آن را دارند محروم می ‏شوند‌ (برم و کاسین، ۱۹۹۳).

بنا بر این، حتی اگر ناکامی را به ‌عنوان یک عامل در بروز پرخاشگری مؤثّر بدانیم، نمی‏توان با قاطعیت نتیجه گرفت که هرگاه ناکامی رخ می‏ دهد به طور حتم پس از آن باید در انتظار پرخاشگری بود. منتقدان با اشاره به شواهد فراون اذعان می‏ نمایند که ناکامی تنها یکی از عوامل متعدد بالقوه پرخاشگری است‌ (برم و کاسین، ۱۹۹۳).

۳)رهیافت جامعه‏شناختی

پس از عدم کامیابی نسبی تئوری‌های رفتار غریزی و ناکامی-پرخاشگری در تبیین خشونت و پرخاشگری، محور توجه اندیشمندان علوم انسانی و اجتماعی معطوف به رهیافتی گردید که در آغاز در قالب تئوری موسوم به «یادگیری اجتماعی» از جانب آلبرت باندورا مطرح گردید. مبنای این تئوری بر این اساس استوار است که پرخاشگری و خشونت رفتار و کنشی اجتماعی است که از طریق فرایندهای اجتماعی، تولید، بازتولید و فرا‌گرفته می‏ شود (جیل و زیگلر، ۱۹۹۲).

باندورا با نقد رفتارگرایی افراطی اسکینر بر این باور تأکید دارد که عوامل رفتاری، ادراکی و محیطی در تعامل با یکدیگر شکل‏دهنده شخصیت افراد هستند. به عبارت دیگر، رفتار، عوامل فردی و نیروهای اجتماعی جملگی بر یکدیگر تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می‏پذیرند. باندورا، بر خلاف اسکینر و سایر رفتارگرایان که تقریبا به طور کامل به یادگیری از طریق تجربه مستقیم توجه داشتند، تأکید ویژه‏ای بر نقش یادگیری مشاهده‏ای در آشنایی با رفتار می ‏کند. در واقع، متمایزترین جنبه نظریه باندورا این است که به باور وی بیشتر رفتارهای انسانی از طریق مشاهده یا الگوهای مثالی آموخته می ‏شوند‌ (جیل و زیگلر، ۱۹۹۲).

رهیافت یادگیری اجتماعی بر این موضوع تأکید دارد که چگونه وضعیت‌های اجتماعی و محیطی به افراد می‏آموزند تا پرخاش‌گرایانه رفتار کنند. در این رهیافت، پرخاش‌جویی و پرخاشگری به مثابه رفتارهایی اجتناب‏ناپذیر تلقّی نمی‏شوند، بلکه به عنوان رفتارهایی در نظر گرفته می ‏شوند که بر اساس پاداش‌ها و تنبیهات مستقیمی که افراد به طور مستقیم تجربه می‏ کنند توجه دارد، بلکه افزون بر آن پاداش‌ها و تنبیهاتی که الگوهای نقش- افرادی که راهنمای عمل رفتار قرار می‏ گیرند به سبب رفتار پرخاش‌گرایانه‏شان دریافت می‏دارند، توجه دارد. بر این اساس، افراد به مشاهده و تأمل در رفتار الگوها و پیامدهای رفتار آن‌ ها می‏پردازند؛ اگر این پیامدها مثبت باشد، رفتار مذکور در وضعیت‌های مشابه از طرف مشاهده‏کننده مورد تقلید قرار می‏ گیرد‌ (فلدمن، ۱۹۹۳).

نظر دهید »
تحقیق-پروژه و پایان نامه – عواملی که سازگاری زناشویی را دشوار می‌سازد – 1
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

صداقت: یک زوج موفق از گفتن دروغ خودداری می‌کنند. دروغ موجب ایجاد بی‌اعتمادی و بدبینی زوج ها نسبت به یکدیگر می‌شود. دروغ موجب سطحی شدن روابط بین زوج‌ها و نقش بازی کردن آن ها برای یکدیگر می‌شود. بسیاری از افراد در تشخیص مسایل و موضوعاتی که پیش می‌آید، بسیار زیرک هستند ولی از بیان آن در موقع مناسب خودداری می‌کنند. در میان گذاردن مسایل و مشکلات با همسر و مشورت با او نشان دهنده اهمیت دادن به اوست. با این عمل شریک زندگی احساس می‌کند که همسر او نیاز به هم‌فکری، اظهارنظر، و حمایت او دارد و این امر موجب افزایش صمیمت بین آن دو می‌گردد. همسران موفق، فعالانه، در جهت درک و ارضای نیازهای مهم یکدیگر می‌کوشند. دقت در کلام و رفتارهای غیرکلامی و همدلی و درک نیازهای همسر می‌تواند این هماهنگی را به وجود آورد (شریفی، ۱۳۹۰).

واقع نگری: واقع‌نگری منجر به رضایت از زندگی زناشویی می‌شود. زوج های موفق، با واقعیت‌ گرایی به یکدیگر می‌نگرند و تصویری عینی و نه آرمانی از هم دارند. احساسات،‌ فردی ایده‌ال در ذهنمان می‌سازد که به او عشق می‌ورزیم ولی این تصویر آرمانی، شکننده است، زیرا به زودی نقص‌های همسران مشخص و معین می‌شود. فرد کامل و ایده‌ال، بدون عیب، عاری از خواهش های غیرمنطقی و فاقد اخلاق ناپسند است و چنین فردی تنها در خیال وجود دارد و نه در واقعیت. همسران موفق یکدیگر را برای آنچه هستند و نه برای آنچه می‌خواهند همسرشان باشد، دوست دارند (خزعلی، ۱۳۸۶).

الگوهای اسنادی:‌ «الگوهای اسنادی» از نظر محققین نظریه های شناختی، در باب تعارض‌ها و کشمکش‌های زناشویی دارای اهمیت فراوانی است. بر اساس این الگو استنباط علی، افراد از مشاهده رفتارهای همسرشان، تا حد زیادی بر سطح رضایت آنان از رابطه زناشویی‌اشان تأثیر می‌گذارد. مخصوصاً جاکوبسن[۵۷]و دیگران (۲۰۰۷؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰) دریافتند که زوج‌های درمانده، رفتارهای منفی و توأم با عدم همکاری همسران خود را به عوامل درونی نسبت می‌دهند و موجبات حداکثر برخورد منفی خود را فراهم می‌سازند. عکس این حالت زمانی است که زوج‌های درمانده، رفتارهای پاداش دهنده و مثبت همسران خود را بیشتر به عوامل درونی نسبت می‌دهند. زوج‌های درمانده بیشتر بر رفتار منفی همسران خود تأکید دارند و رفتار مثبت آنان را به حساب نمی‌آورند، در حالی که زوج های غیردرمانده، بیشتر بر رفتارهای مثبت تأکید دارند و رفتارهای منفی‌ایی را که ممکن است انجام شوند را مورد توجه قرار نمی‌دهند (برنشتاین و برنشتاین، ۱۹۸۹؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰).

رابطه جنسی توأم با رضایت: از ملاک‌های دیگر موفقیت و رضامندی زناشویی، داشتن رابطه جنسی توأم با رضایت با یکدیگر است. بر اساس نتایج به دست آمده هماهنگی جنسی زوج‌ها همچنین، رابطه نزدیکی با علاقه آن ها نسبت به یکدیگر، عدم تعارضات در موضوعات غیرجنسی یا نارضایتی‌های دیگر و زندگی زناشویی دارد. ضمن این که زنان بیشتر از مردان معتقدند رابطه جنسی تنها زمانی قابل پذیرش و میسر است که زمینه عشق و احترام فراهم باشد (خزعلی، ۱۳۸۶).

عدم روابط فرازناشویی: پیمان‌شکنی، یکی از ویرانگرترین عواملی است که یک زوج می‌توانند در زندگی مشترکشان تجربه کنند. حتی کوچک‌ترین پیمان‌شکنی می‌تواند عاملی قوی در ویران‌ سازی یک ازدواج باشد. زوجهای موفق، اختلاف بین خود را در زمانی کوتاه و با روش های مناسب رفع می‌کنند. آنان دانش و مهارت لازم برای حل و فصل اختلافات زناشویی را دارند و برای مقابله با تعارضات زناشویی و فشارهای زندگی، آمادگی لازم را دارا هستند. چنین همسرانی به جای صحبت‌های یأس‌آور منفی، با اعتماد به نفس در جهت رفع اختلاف عمل می‌کنند. پذیرا بودن و سازگاری، موفقیت و رضامندی زناشویی را به دنبال دارد. زوجهای سازگار، ضمن ارزیابی اولیه صحیح از همسرشان، می‌توانند نگرش ها و عادات خود را اصلاح کنند تا بهتر بتوانند با همسر و خانواده او کنار آیند (ملازاده، ۱۳۷۶؛ به نقل از شریفی،‌۱۳۹۰).

عدم جزم اندیشی: از دیدگاه روان شناسی شناختی نیز، طرز تلقی‌های داورانه زن و شوهر و حتی برخی از حکم‌های آن ها مبنی بر این‌که شریک‌شان چگونه «باید» باشد، ممکن است باعث آشفته شدن همسری که به خود اطمینان دارد و از قدرت ابراز وجود بالایی برخوردار است، نشود؛ اما ممکن است چنین حکم‌هایی آشفتگی روحی همسرانی را فراهم کند که در برابر انتقاد حساسیت زیادی دارند و به گونه‌ای غیرمنطقی عقیده دارند که باید کامل و بی‌نقص بوده و همواره در جلب تأیید و حمایت دیگران تلاش نمود. باور غیرمنطقی این همسر حکم کننده و ناسازگار، همسر آسیب‌پذیر را وامی‌دارد تا به صورت تدافعی عمل کرده و حتی بسیار گوشه‌گیر شود(الیس و دیگران، ۱۹۸۹؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰).

تعهد: از جمله موارد دیگری ‌است که موجب رضایت زناشویی بین زن و مرد می‌گردد. در خانواده هایی که رضایت زناشویی بین زن و مرد وجود دارد، چنین نیست که آن ها دوره های دشواری را تجربه نکرده باشند. این خانواده ها در حباب‌هایی که مصون از گزند مشکلات باشد زندگی نمی‌کنند. مشکلات، در دوره های مختلف زندگی گریبانگیر آنان می‌شود، ولی نه تنها در تعهد آنان نسبت به یکدیگر خللی وارد نمی‌سازد بلکه آن ها را مقاومتر و کارآزموده‌تر نیز می‌کند. اعضای چنین خانواده هایی نسبت به یکدیگر متعهدند. صرف وقت برای با هم بودن نیز موجب می‌شود تا خانواده های سعادتمند، برنامه های خود را به گونه‌ای طراحی کنند که اوقات و زمان کافی را با هم بگذرانند و از تفرق و تک‌روی در اوقات فراغت خویش پرهیز کنند. آن ها نیز تحت فشار فعالیت‌های متعدد، از کمبود وقت در رنجند، ولی از نیاز خود به «صرف وقت با یکدیگر» آگاهی دارند (خزعلی، ۱۳۸۶).

عواملی که سازگاری زناشویی را دشوار می‌سازد

زندگی زناشویی متأثر از عوامل و متغیرهای گوناگونی است. پاره‌ای از این عوامل تسهیل کننده سازگاری و رضایت از ازدواج و برخی زندگی زناشویی را دستخوش آسیب‌ها و مشکلاتی می‌سازد.

عوامل اختلال‌زا در سازگاری زناشویی برحسب ویژگی‌های افراد و موقعیت‌ها بسیار گوناگون هستند. در زیر به مواردی از این عوامل به طور اجمال اشاره می‌شود:

    • زن و مرد به فاصله کوتاه پس از یک فقدان عظیم و از دست دادن یک فرد مهم و معنی‌دار در زندگی، اقدام به ازدواج نموده‌اند.

    • ازدواج زن یا مرد با نیت و قصد دور شدن و فاصله گرفتن از خانواده اصلی

    • تفاوت‌های زیاد و معنی‌دار در زمینه‌ها و سوابق خانوادگی زن و شوهر

    • زن و مردی که هر دو از داشتن خواهر و برادر و کانون گرم خانوادگی محروم بوده‌اند.
نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 55
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 طراحی منابع آموزشی مدارس درآمدزا
 تشخیص جنسیت طوطی برزیلی
 دستورات غذای خانگی سگ پامرانین
 تبلیغات موفق در گوگل
 کسب درآمد از عکاسی
 روش‌های دوست شدن با سگ
 مراقبت‌های پس از عقیم‌سازی سگ
 ساختن اعتماد در رابطه
 معلومات جالب طوطی کاکادو
 معرفی گربه هیمالین
 ساخت دوره با هوش مصنوعی درآمدزا
 تدریس آنلاین پرسود
 بازاریابی ویروسی برای وبسایت
 آموزش استفاده از هوش مصنوعی کوپایلوت
 تسلط بر هوش مصنوعی تولید محتوا
 فروشگاه آنلاین محصولات دیجیتال
 خطاهای درآمدزایی از وبسایت شخصی
 فروش صنایع دستی درآمدزا
 بازاریابی موبایلی برای فروشگاه آنلاین
 ایجاد حس فوریت برای افزایش فروش
 حمام کردن عروس هلندی
 عقیم‌سازی خرگوش مزایا و معایب
 اسباب‌بازی محبوب سگ‌ها
 افزایش ترافیک مستقیم وبسایت
 آموزش ابزار هوش مصنوعی لئوناردو
 افزایش درآمد تجارت الکترونیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان