آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات

آخرین مطالب

  • روش‌های مختلف کسب درآمد بدون نیاز به سرمایه اولیه
  • راه‌های کسب درآمد بدون سرمایه در دنیای دیجیتال
  • راه‌های سریع و عملی برای کسب درآمد بدون پول اولیه
  • راه‌اندازی کسب و کار خانگی با سرمایه اندک و کم
  • راهکارهای پولساز اینترنتی برای کسانی که سرمایه ندارند
  • راهکارهای درآمدزایی بدون سرمایه برای خانم‌ها
  • راهنمای عملی کسب درآمد بدون سرمایه با روش‌های نوین
  • ☑️ ترفندهای مهم درباره آرایش دخترانه و زنانه
  • ترفندهای سريع و آسان درباره آرایش برای دختران
  • راهکارهای طلایی درباره آرایش دخترانه و زنانه که باید بدانید
دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – د ـ اصل حقّ مالکیت بر خود – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

به عنوان مثال برخی در این زمینه چنین می‌گویند: “این مبنا در توجیه وظیفه ی پزشک به تلاش برای برطرف کردن ابهامات بیمار، با شکست روبرو شده است؛ پزشک موظف است در صورتی که بیمار موضوعات پزشکی را اشتباه متوجه شده است، این خطاها و سوء تفاهم ها را تصحیح کند؛ حتی اگر قبلاً توضیحات کامل ارائه ‌کرده‌است و حتی چناچه قبلاً این توضیحات برای بیماران مشابه کافی بوده است و در نتیجه از اتهام فریب و یا رفتار سوء استفاده گرانه مبری باشد.”[۳۵]

اشکال دیگر این مبنا آن است که این نظریه هم در قلمرو اخلاق آرمانگرا و هم در قلمرو اخلاق عملگرا دچار نقصان است؛

در زمینه ی علت امر، گفته می شود که اولاً اخلاق آرمانگرا بر تمام نتایج بد تأکید دارد، نه فقط بر رفتار توهین آمیز و سوءاستفاده گرانه و نتایج و پیامدهای آن؛ ثانیاًً اخلاق عملگرا نیز به خاطر نسبی بودن، نمی تواند دلیل قوی و محکمی برای ممانعت از خطاهایی ارائه دهد که در آینده ممکن است رخ دهند؛ به ویژه اگر این خطاها توسط دیگران انجام شوند؛ از این رو این مبنا دلیل قوی و محکمی برای ایجاد تعهد اخلاقی پزشک به اخذ رضایت از بیمار نیست؛ هرچند برخی از الزامات رضایت را ضروری می کند. نکته ی دیگر اینکه این مبنا نمی تواند از حق رضایت بیمار در مواردی حمایت کند که اجبار و فشار، توسط شخص ثالث، غیر از پزشک معالج، بر بیمار اعمال می شود؛ مثلاً زمانی که بیمار در نتیجه ی فشار خانواده اش، رضایت داده است که کلیه ی خود را بفروشد.[۳۶]

د ـ اصل حقّ مالکیت بر خود [۳۷]

در نظام کامن لا، یکی دیگر از دلایل و مبانی فلسفی- اخلاقی رضایت بیمار، مالکیت بر نفس است؛ این مبنا در راستای نظریات جان لاک[۳۸] در سال ۱۹۹۸ ظهور پیدا ‌کرده‌است. وی می‌گوید: “هر انسانی دارای حقّ مالکیت بر نفس خویش است.”[۳۹]

از این منظر فرض بر این است که انسان حقّ انحصاری مالکیت بر بدن خویش دارد همان گونه که حق مالکیت انحصاری بر اموال خویش دارد.

بر این اساس به محض آنکه مالک، رضایت خود را ابراز می‌کند، ممنوعیت انحصاری مورد ادعا، برای دسترسی و اقدام پزشک، برداشته می شود.

به نظر می‌رسد این مبنا بهتر می‌تواند توجیه کند که چرا رضایت بیمار لازم است و اینکه چرا به طور طبیعی شخص باید اعطاء اجازه کند و به بیان دیگر مجوّز اقدام صادر کند؛ حتی برای مداخلات پزشکی ای که ایمن، بی خطر و کاملاً به نفع بیمار می‌باشد.

به نظر برخی از نویسندگان، تصرف بر جسم شخص، تجاوز به حریم خصوصی تلقی می شود و ممنوع است؛ حتّی اگر مالک بدن، خودخواهانه و احمقانه، آن اقدام را رد کند.[۴۰]

در انتقاد از این مبنا گفته شده است که مالکیت بر نفس، بدین معنا است که شخص آخرین کسی است که می‌تواند ‌در مورد مسایل شخصی خود، داوری و تصمیم گیری کند و از این رو این مبنا نشان می‌دهد که رضایت بیمار، صرفاً، یک شرط لازم است و به سختی می‌تواند توجیه عقلانی لزوم رضایت باشد.[۴۱]

شایان ذکر است مسأله ی سلطه و مالکیت انسان بر نفس خویش در فقه، به گونه ای دیگر مطرح است و موافقان و مخالفان، هریک ادله ای در این باره آورده اند؛ مثلاً مرحوم امام خمینی(ره)، ضمن تفکیک سلطه و مالکیت، انسان را دارای سلطنت بر بدن خود می دانند اما مالکیت انسان بر جسم خویش را نپذیرفته اند: “سلطه ی مردم بر نفوسشان امری است عقلائی؛ پس همان گونه که انسان بر اموال خود مسلط است، بر نفس خود نیز مسلط است و ‌بنابرین‏ در آن به هر گونه که بخواهد می‌تواند تصرف کند؛ اگر در این راه از نظر عقلاء منع قانونی و از نظر شرع منع شرعی نداشته باشد و مردم از نظر عقلاء همان گونه که مسلط بر اموال خود هستند، مسلط بر نفس خود نیز می‌باشند؛ پس سلطنت مردم بر نفوسشان عقلائی است؛ اما مالکیت انسان نسبت به نفس خود، به ظاهر، مورد اعتبار قرار نگرفته و انسان نمی تواند مالک نفس خود باشد.”[۴۲]

آیت الله مکارم شیرازی، در بحث “الناس مسلطون علی انفسهم”، چنین می‌گویند: “‌به این نوع سلطه در آیه و روایتی اشاره نشده است اما مفاد چنین امری بر اساس بنای عقلاء ثابت است و البته این نوع سلطه تخصیص پذیر است و شامل هر نوع تصرفی نمی شود.”[۴۳]

یکی دیگر از فقها در زمینه ی سلطه ی انسان بر نفس خود چنین می‌گوید: “مالکیت انسان بر نفس و متعلقات نفس و بدن، به صورت مالکیت اعتباری نیست و اگر چه رابطه ی انسان با متعلقات نفسش نظیر رابطه ی وی با پول و لباس و چنین مواردی نیست، مراد از مالکیت، تحت سلطه بودن و اختیار داشتن بر امر مورد نظر است و انسان نسبت به نفس خود از چنین اختیار و سلطه ای برخوردار است.”[۴۴]

معدودی از فقها قائل به مالکیت انسان بر نفس خود شده اند و فقهائی نظیر سید صادق روحانی[۴۵]، محمد آصف محسنی[۴۶] معتقدند که انسان نسبت به متعلقات نفس خویش دارای مالکیت است.

برای مثال یکی از فقها ضمن پذیرش مالکیت انسان بر نفس خود، در این خصوص چنین می‌گوید: “انسان نسبت به نفس، اعضاء، افعال و ذمه ی خود، مالک است که این مالکیت از نوع مالکیت ذاتیه ی اولیه است.”[۴۷]

“معنای اعتباری ملک از معنای دیگری که حقیقی است و آن نیز ملک نامیده می شود، اخذ می‌گردد و آن رابطه ای است که میان اجزای وجودی ما، نیروها و قوای ما و نفس ما وجود دارد؛ پس برای ما چشم، گوش و دست و پائی است و معنای این تعلق داشتن، ملک است و این اعضاء از نظر وجودی قائم به وجود ماست و برای ما این امکان و قدرت وجود دارد که در آن ها آن گونه که خود می‌خواهیم، تصرف کنیم و این مالکیت، مالکیت حقیقی است.”[۴۸]

از سوی دیگر برخی از فقها اساساً نه مالکیت انسان بر نفس یا اعضای خود را پذیرفته اند و نه سلطه اش را. “در تفکر اسلامی انسان مالک خود نیست که هر گونه بخواهد در آن تصرف کند؛ به نظر می‌رسد بر اساس دعای “لا یملک لنفسه نفعاً و لا ضرّاً و لا حیاتاً و لا نشوراً”[۴۹]، انسان نسبت به اعضایش مالکیت تکوینی ندارد و لذا حق هر گونه تصرف را هم ندارد و باید حقوق خود را ادا کند.”[۵۰]

یکی دیگر از فقها ضمن رد رابطه ی مالکیت، چنین می‌گوید: “رابطه ی انسان نسبت به اعضا و جوارح بدن خود رابطه ی مالکیت نیست که هرنوع تصرف مالکانه در آن ها جایز باشد؛ بلکه رابطه ی استحقاق استفاده است؛ یعنی: انسان حق دارد از این اعضاء و جوارح بهره برداری و استفاده ی معقول نماید.”[۵۱]

“مالک حقیقی جسم و روح انسان خداوند متعال است و انسان نسبت به جسد خود امانت دار است و از او خواسته شده است از جسم خود در برابر آنچه که موجب هلاکت و تباهی و آزار و اذیت آن می‌گردد محافظت کند؛ چرا که خداوند فرمود: لا تلقوا بأیدیکم الی التهلکه…؛ به همین دلیل عاقبت خودکشی و انتحار، جاودانگی در آتش است و ‌بنابرین‏ انسان نسبت به ذات و اجزای ذات خود مالکیتی ندارد.” [۵۲]

“انسان آزاد فقط ملک خداوند است و نه کلی و نه جزئی به تملک در نمی آید و همان گونه که انسان غیر مسلط بر نفس خود است، همان‌ طور غیر مسلط بر اعضاء و جوارح خود است و قتل نفس از احکام الهی است و به عبارت دیگر جعل حکم قصاص و دیه نشانگر حکم الله و حق الله بودن این امور است و لذا انسان مالک نفس خود و اعضاء خود نیست.”[۵۳]

ه ـ اصل عدم سلطه ی غیر[۵۴]

نظر دهید »
دانلود پروژه و پایان نامه | ب)مجموعه شرایط و اوضاع احوالی که وجود یا عدم آن ها از نظر قانون شرط تحقق کند جرم می باشد. – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

الف – عنصر قانونی

عنصر قانونی بزه شروع به کلاهبرداری در قانون مجازات عمومی سابق، قسمت اخیر ماده۲۳۸ مصوب سال ۱۳۰۴ بوده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مفاد ماده ۲۳۸ قانون مذکور با اندک تغییرات عبارتی، بویژه ‌در مورد میزان مجازات در قالب ماده۱۱۶ قانون مجازات اسلامی ( بخش تعزیرات) پیش‌بینی و مجازات شروع به کلاهبرداری به موجب تبصره ماده مرقوم، پیش‌بینی و مجازات شروع به کلاهبرداری به موجب تبصره ماده مرقوم، تا ۷۴ ضربه شلاق تعیین می گردید. پس از قانون گذار به فکر تشدید مجازات این جرم افتاد و متعاقب آن « قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری» به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و به دلیل ایرادات شورای نگهبان در ۱۵ /۹ / ۱۳۶۷ با اصلاحاتی از تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام گذشت. در ماده یک این قانون و دو تبصره آن مفاد ماده ۱۱۶ قانون تعزیرات و تبصره آن با تغییراتی آورده شده است. در هر حال حاضر عنصر قانونی شروع به کلاهبرداری در حقوق ایران، تبصره ۲ ماده یک قانون تشدید مجازات ….. می‌باشد. البته هر چند در قانون مجازات اسلامی مصوب ۲ /۳ /۱۳۷۵ عنوان فصل یازدهم به ارتشاء و ربا و کلاهبرداری اختصاص یافته ولی در خصوص جرم کلاهبرداری و شروع به آن مطلبی بیان نشده است.[۵۰]

قبل از توضیح عنصر مادی شروع به کلاهبرداری، ذکر این نکته ضروری است که حرف انجام عمل مجرمانه و با برخورداری از نیت مجرمانه را نمی توان جرم نامید. به عنوان مثال چنان چه شخصی برای مال خویش که در اختیار دیگری است و به وسایل متقلبانه متوسل شود و طرف مقابل بفریبد و مال خویش را از او بگیرد نمی توان او را به عنوان کلاهبردار تحت تعقیب قرار داد و چنان چه اگر موفق به تحصیل مال هم نشود به عنوان شروع به کلاهبرد یایتحت تعقیب قرار نخواهد گرفت. زیرا در این حالت بخشی از عنصر مادی جرم که در مثال فوق ( برئن مال دیگری) است ناقص است . عنصر مادی بزه کلاهبرداری از سه جزء تشکیل یافته است:

الف) رفتار فیزیکی که در قالب انجام فعل مثبت مادی تحقق می‌یابد.

ب)مجموعه شرایط و اوضاع احوالی که وجود یا عدم آن ها از نظر قانون شرط تحقق کند جرم می‌باشد.

ج) نتیجه حاصله از رفتار متهم که باید رایطه علیت با رفتار فیزیکی داشته باشد.

برای تحقق عنصر مادی « شروع به کلاهبرداری» نیاز به جزء سوم « نتیجه حاصله» نمی باشد. زیرا شروع به جرم در واقع یک «جرم ناتمام» می‌باشد. ‌به این معنی که در شروع به کلاهبرداری، متهم قصد ارتکاب آن را نموده و در جهت تحقق بخشیدن به آن تلاش کرده ولی عنصر مادی (بردن مال دیگری) ناتمام مانده و او موفق به اتمام کلاهبرداری نمی شود.[۵۱]

نتیجه ای که بنا تصریح قانون، حصول آن برای تحقق جرم کلاهبرداری لازم می‌باشد، عبارت از «بردن مال دیگری» است، ‌بنابرین‏ هرگاه کسی با توسل به وسایل متقلبانه نظر دیگری را نسبت به ازدواج با خود جلب کند، یا وارد دانشگاه شود یا مدرک تحصیلی بگیرد یا کسبشهرت نماید یا مال خودش را از چنگ دیگری بیرون آورد یا دیگری را توقیف یا حبس نماید یا با تظاهر به بیماری موفق به گرفتن گواهی از شورای پزشکی و اخذ کارت معافیت از خدمت نظام وظیفه شود یا با بهره گرفتن از یونیفرم قوای مسلح یا جعل کردن یا شبیه ساختن خود به مامورین رسمی و نظایر آن اجازه ورود به مناطق ممنوعه را کسب کند، یا با صحنه سازی خود را همسر زنی جا زده و با او رابطه جنسی برقرار نماید، محکوم کردن و وی به ارتکاب کلاهبرداری ممکن نخواهد بود هرچند که در این گونه موارد ممکن است‌بحران های مدنی (مثل فسخ ازدواج ‌در مورد اول) برای فریب خورده موجود بوده و یا جرایم دیگری غیر از کلاهبرداری بوقوع بپیوندد.[۵۲]

سوالی که مطرح می شود این است که در مثال های فوق آیا می توان متهم را به عنوان « شروع به کلاهبرداری » تعقیب و مجازات نمود ؟ پاسخ ‌به این سوال منفی است زیرا زیرا همان گونه که ذکر آن رفت مسیر عمل مجرمانه متهم در کلاهبرداری در مرحلهْ حصول نتیجه ( بردن مال دیگری ) قطع می‌گردد ، حال آنکه در نمونه های ذکر شده اصولاً نتایج حاصله ، از مصادیق مال طلقی نشده و مالاً به جهت نقض در عنصر مادی جرم ، توسل به وسایل متقلبانه برای بردن مال غیر ( شروع به کلاهبرداری ) در ما عن فیه مصداق ندارد ، نکته دیگری که در این جا قابل طرح و تأمل بوده این است که آیا صرف تحصیل وجوه ، اموال ، اسناد ، حوالجات ، قبوض ، مفاصا حساب و امثال آن ها از اجزاء عنصر مادی کلاهبرداری محسوب می‌شوند یا این که علاوه بر تحصیل مال ، بردن مال هم ضرورت دارد ؟ حال چنانچه متهم این گام آخر ( یعنی بردن مال ) را بر ندارند تحت کدام یک از عناوین کیفری کلاهبرداری یا شروع به کلاهبرداری مستحق تعقیب خواهد بود ؟ با توجه ‌به این که اسناد ، حوالجات ، قبوض ، مفاصا حساب و نظایر آن ها در واقع و اولاً و با لذات مالیت نداشته بلکه « وسیلهْ تحصیل مال » محسوب می‌گردند و با التفات به اینکه مقنن در ماده ۱ قانون تشدید مجازات ……. پس از اشاره به تحصیل وجوه ، اموال ، اسناد …. بر لزوم « بردن مال دیگری » تأکید ‌کرده‌است . ‌بنابرین‏ پاسخ به سوال مفروض این خواهد بود که حرف تحصیل این ها موجب تحقق بزه کلاهبرداری تام نمی شود بلکه پس از « تحصیل مال » باید مال موضوع کلاهبرداری برده شود والا عمل « شروع به جرم » بسته خواهد بود [۵۳]

در این رابطه ذکر این رأی خالی از فایده نیست که یکی از محاکم عمومی شهرستان آمل ، متهمی را که با توسل به مانورهای متقلبانه موفق به تحصیل چکی به مبلغ بیست میلیون ریال از شاکی (قربانی) شده بود به اتهام کلاهبرداری به استناد ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء اختلاص و کلاهبرداری علاوه بر رد وجه چک به یک سال حبس و جزای نقدی معادل وجه چک محکوم می کند.[۵۴]

در راستای تجدید نظر خواهی محکوم علیه ، شعبه ۱۵ دادگاه تجدید نظر استان مازندران ‌به این استدلال که ( متهم « چک تحصیل شده» را به بانک محال علیه نبرده و از طریق « تحصیل چک » وجه آن و مال متعلق به شاکی را وصول نکرده و نتیجه مجرمانه و بردن مال غیر محقق نشده است ) کلاهبرداری را محرز ندانسته و ضمن تغییر عنوان اتهام به « شروع به کلاهبرداری » متهم را به مجازات جرم اخیر الذکر محکوم نموده است. [۵۵]

به نظر برخی از حقوق دانان حتی ‌در مورد وجوه ( که اعم از وجه رایج ایران یا ارز خارجی ) و اموال نیز تحصیل آن ها لزوماًً « بردن مال دیگری » نمی باشد ، فرض کنید ، مدیران شرکتی به دروغ با توسل به وسایل متقلبانه به سهام داران وانمود کنند که شرکت برای توسعه فعالیت خود نیازمند پول است ولی پس از اخذ پول از سهام داران آن را صرف بدهی های شرکت نمایند با توجه به عبارت به کار رفته در قانون این مورد از نظر قانون ایران ( برخلاف قانون انگلستان ) کلاهبرداری محسوب نمی شود چرا که علی رغم تحصیل متقلبانه وجوه ، مال دیگری برده نشده بلکه وجوه حاصله در خود شرکت مصرف شده است [۵۶]

با در نظر گرفتن این نکته که در شروع به جرم کلاهبرداری نیازی به حصول نتیجه مجرمانه نمی باشد به بررسی سایر اجزاء عنصر مادی این جرم می پردازیم .

نظر دهید »
مقالات تحقیقاتی و پایان نامه | ۲-۹-مسئولیت های مدیریت درباره کیفیت دردرون موسسه : – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

اجزای سیستم کنترل کیفیت

سیستم کنترل کیفیت مؤسسه‌ باید شامل سیاست ها وروشهایی باشد که هریک از اجزای زیر را مورد توجه قرار دهد:

الف-مسئولیت های مدیریت درباره کیفیت در درون مؤسسه‌

ب-الزامات اخلاقی

پ-پذیرش وادامه کار

ت-منابع انسانی

ث-اجرای کار

ج-نظارت

۲-۹-مسئولیت های مدیریت درباره کیفیت دردرون مؤسسه‌ :

مؤسسه‌ باید سیاست ها وروشهایی را برای ترویج فرهنگ درون سازمانی مبنی بر اینکه کیفیت جزئی اساسی از اجرای کار می‌باشد طراحی وبرقرار کند. این گونه سیاست ها وروشها باید مدیریت یا شرکای مؤسسه‌ را ملزم به پذیرش مسئولیت نهائی سیستم کنترل مؤسسه‌ کند. مهمترین نکته این است که مدیریت مؤسسه‌ در تدوین راهبرد عملیاتی مؤسسه‌، همواره کیفیت انجام کارها را در اولویت قرار دهد. از این رو:

الف-مؤسسه‌ مسئولیت های مدیرن خود را به گونه ا ی تعیین می‌کند که ملاحظات تجاری، کیفیت کار مورد اجرا را تحت تاثیر قرار ندهد.

ب-سیاست‌ها وروشهای مؤسسه‌ درارتباط با ارزیابی عملکرد، حقوق وترفیع کارکنان(شامل طرحهای انگیزشی) چنان طراحی می شود که پایبندی مؤسسه‌ را ‌در اولویت دادن به کیفیت به روشنی بیان کند.

فرد یا افرادی که مسئولیت اجرایی سیستم کنترل کیفیت مؤسسه‌ توسط مدیریت یا شرکا به آنان واگذار می شود باید تجربه کافی ومناسب وتوانایی واختیار لازم را برای پذیرش مسئولیت داشته باشند.

الزامات اخلاقی

مؤسسه‌ باید سیاست ها وروشهایی رابرای کسب اطمینان معقول از رعایت الزامات اخلاقی مربوط توسط مؤسسه‌ وکارکنان آن، طراحی وبرقرار کند.

الزامات اخلاقی مبوط به حسابرسی، سایر خدمات اطمینان بخشی وخدمات مرتبط، در آیین رفتار حرفه ای آمده است. طبق آیین رفتار حرفه ای، اصول بنیادی اخلاق حرفه ای به شرح زیر است:

الف-درستکاری

ب-بی طرفی

پ-صلاحیت ‌و مراقبت حرفه ای

ت- رازداری

ث-رفتار حرفه ای

ج-اصول ‌و ضوابط حرفه ای (استاندارد های حسابداری، ۱۳۸۵ )

۲-۱۰-استقلال:

مؤسسه‌ برای کسب اطمینان معقول از رعایت الزامات مربوبط به استقلال طبق آیین رفتار حرفه ای توسط مؤسسه‌، کارکنان آن و…در موارد مقتضی، سایر افراد مربوط (شامل کارشناسان طرف قراردادموسسه) باید سیاست‌ها وروشهای لازم را طراحی وبرقرار کند. سیاست‌ها وروشها بایدبه گونه ای باشد که مؤسسه‌ بتواند موارد ‌زیر را انجام دهد:

الف-اطلاع رسانی الزامات مربوط به استقلال مؤسسه‌ به کارکنان و در موارد مقتضی ، سایر افراد مشمول این الزامات

ب-شناسایی وارزیابی شرایط وروابطی که استقلال را تهدید می‌کند ‌و اتخاذ تدابیر ایمنی مناسب برای از بین بردن تهدید های مذبور یا کاهش آن به سطحی قابل پذیرش و…در صورت لزوم، کناره گیری ‌از کار.

این گونه سیاست ها وروشها باید موارد زیر را الزامی کند:

الف-ارائه اطلاعات مربوط به قرار داد های منعقده، شامل دامنه خدمات، توسط مدیران مسئول کار، به منظور ارزیابی اثر کلی آن الزامات مربوط به استقلال توسط مؤسسه‌.

ب-گزارش به موقع شرایط وروابط تهدید کننده استقلال توسط کارکنان به منظور انجام اقدام مناسب توسط مؤسسه‌

پ-گردآوری اطلاعات مربوط واطلاع رسانی آن به کارکنان ذیربط به منظور :

تشخیص آسان رعایت الزامات مربوط به استقلال توسط مؤسسه‌ و کارکنان

فراهم شدن امکان نگهداری وبه روز رسانی سوابق مربوط به استقلال توسط مؤسسه‌.

فراهم شدن امکان انجام اقدام مناسب درباره تهدید های شناسایی شده ‌در مورد استقلال توسط مؤسسه‌.

مؤسسه‌ برای کسب اطمینان معقول از آگاهی به موقع از موارد نقص الزامات مربوط به استقلال وانجام اقدامات مناسب برای رفع این گونه موارد باید سیاست‌ها وروشهای لازم را طراحی وبرقرار کند. این سیاست ها وروشها باید شامل الزاماتی درباره موارد زیر باشد:

الف-گزارش به موقع موارد نقص استقلال به مؤسسه‌، توسط افرادی که مشمول الزامات مربوط به استقلال می‌باشند.

ب-اطلاع رسانی به موقع موارد نقص سیاست‌ها وروشهای طراحی شده به:

۱٫مدیر مسئول کار که ملزم است همراه مؤسسه‌، موارد نقص شده را پیگیری کند.

۲- سایر کارکنان ذیربط در مؤسسه‌ ودیگر افراد مشمول الزمات مربوط به استقلال که ملزم به انجام اقدام مناسب هستند.

پ-اطلاع رسانی به موقع به مؤسسه‌ در صورت لزوم، توسط مدیر مسئول کار وسایر افراد یادشده از اقدمات به عمل آمده برای رفع موضوع، تا مؤسسه‌ بتواند ضرورت انجام اقدمات بیشتر را تشخیص دهد.

مؤسسه‌، درصورت آگاهی از نقص سیاست ها و روش های مربوط به استقلال، مدیر مسئول کار،سایر افرادذیربط در مؤسسه‌ ودرموارد مقتضی، کارشناسان طرف قراردادبا مؤسسه‌ را برای انجام اقدام مناسب، مطلع می‌کند. اقدام مناسب توسط مؤسسه‌ ومدیرمسئول کار مربوط، شامل اعمال تدابیر ایمنی مناسب برای از بین بردن تهدید های مربوط به استقلال یا کاهش آن سطحی قابل قبول ،یا کناره گیری از کار است.افزون براین مؤسسه‌ ،موضوع استقلال را به کارکنانی که ملزم به رعایت آن هستند آموزش می‌دهد. مؤسسه‌ باید از کارکنانی که طبق آیین رفتار حرفه ای ملزم به رعایت استقلال هستندحداقل سالی یک بار تاییدیه کتبی درباره رعایت سیاست‌ها وروشهای مؤسسه‌ ‌در زمینه استقلال دریافت کند.

تاییدیه کتبی می‌تواند به شکل کاغذی یا الکترونیکی باشد. مؤسسه‌ با کسب تاییدیه وانجام اقدامات مناسب درباره اطلاعات حاکی از عدم رعایت، میزان اهمیتی را که برای استقلال قابل است نشان می‌دهد وموجب می شود موضوع برای کارکنان همواره ملموس باشد.

طبق آیین رفتار حرفه ای، به کارگیری کارکنان ارشد در خدمات اطمینان بخشی درارتباط با صاحبکار برای سال‌های متمادی ممکن است تهدیدی برای استقلال باشد. از اینرو مؤسسه‌ باید سیاست‌ها وروشهایی را درموارد زیر برقرار کند:

الف-درصورت به کارگیری کارکنان ارشد برای سال‌های متمادی در خدمات اطمینان بخشی، معیار هایی را برای تشخیص نیاز به اعمال تدابیر ایمنی جهت کاهش تهدید ناشی از آشنایی به سطح قابل قبول ، تدوین کند.

ب-‌در مورد حسابرسی صورت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، جهت رعایت الزامات آیین رفتار حرفه ای، مدیر مسئول کار، پس از مدت مشخصی تغییر کند.

در خدمات اطمینان بخشی به کار گیری کارکنان ارشد برای سال‌های متمادی می‌تواند به تهدید ناشی از آشنایی بینجامد یا به کیفیت انجام کار آسیب رساند. از اینرو، مؤسسه‌ معیار هایی را برای تشخیص نیاز به اعمال تدابیر ایمنی جهت مقابله با تهدید ها تدوین می‌کند. مؤسسه‌ برای تدوین معیار های مناسب ، موضوعاتی چون موارد زیر را مورد توجه قرار می‌دهد:

الف –ماهیت کار، شامل میزان ارتباط آن با منافع عمومی

ب-طول دوره به کارگیری کارکنان ارشد در یک کار خاص

نمونه هایی از تدابیر ایمنی شامل تغییر کارکنان ارشد یا لزوم بررسی کیفیت کار است.

نظر دهید »
فایل های مقالات و پروژه ها – گفتار دوم: تقسیم پلیس – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

سوالی که ممکن است مطرح شود این است که آیا سربازان وظیفه مشغول درخدمت نیروی انتظامی‌جزء ضابطین هستند؟

تا قبل از تصویب قانون آیین دادرسی در امور کیفری مصوب سال ۱۳۷۸ اکثر حقوق ‌دانان سربازان وظیفه را به ‌عنوان ضابط نمی‌شناختند یکی از اساتید حقوق در این‌خصوص عنوان نمود: «سربازان وظیفه مأمور خدمت در کلانتریها و پاسگاه های ژاندارمری ضابط دادگستری به شمار نمی‌آیند. زیرا قانونی در این مورد وجود ندارد ‌بنابرین‏ انجام وظایف و تکالیف ضابطین دادگستری را نمی‌توان به آنان محول کرد. »[۱۴]

استاد دیگری در پاسخ ‌به این سوال معتقد است: «سربازان وظیفه که در پاسگاهها و حوزه های انتظامی ‌مشغول خدمت هستند ضابط قوه قضائیه محسوب نمی‌شوند.» [۱۵]

درحال حاضر مستند به ماده ۱۵ قانون آیین دادسری در امور کیفری مصوب سال ۱۳۷۸ نیروی انتظامی ‌را به طور کلی ضابط دادگستری محسوب نموده است. با این شیوه بیان قانون‌گذار، کلیه مأمورین انتظامی‌از صدر تا ذیل و از مقام عالی تا دانی جزء ضابطین دادگستری بحساب می‌آیند زیرا از ‌یک‌طرف سربازان وظیفه و فرماندهان حوزه های انتظامی‌که در یک حوزه قضائی مشغول به خدمت هستند جزء نیروی انتظامی‌محسوب می‌شوند و عموم و اطلاق الفاظ قانون آن ها را در برمی‌گیرد و از طرف دیگر قانونی که آن ها را از مشمول ضابطین خارج سازد وجود ندارد. مضافاً اینکه اغلب امورات مربوط به ضابطین به دست سربازان وظیفه انجام می‌گیرد و از نظر سیاست عملی نیز معقول نیست افرادی به مسئولین گمارده شوند و در حالی که ‌بر اساس قانون فاقد مسئولیت مذبور بوده و در صورت تخلف از آن نتوان مقررات جزائی مربوط به ضابطین را نسبت به آنان اعمال نمود بنحوی که آنان از تحمل کیفر شانه خالی کنند.

بدیهی است چنانچه تدبیری اندیشیده و سیاستی اتخاذ گردد تا اموارات مربوط به ضابطین به سربازان وظیفه محول نشود و به تبع آن سربازان ضابط شناخته نشوند با اصول مسلم قضائی منطبق ‌و سازگار خواهد بود. ولی در حال حاضر اعطاء مسئولیت به سربازان و از طرفی خروج آنان از ردیف ضابطین مغایر با سیاست عملی محاکم می‌باشد.[۱۶]

‌بنابرین‏ درحال حاضر تنها ضابط عام دادگستری صرفاً نیروی انتظامی‌جمهوری اسلامی‌می‌باشد و شامل کلیه کارکنان این نیرو، اعم از وظیفه و کادر در هر اداره ویگان این نیرو با هر درجه ای می‌شود. اما ضابطین دادگستری با توجه به وظایف و اختیارات مهمی‌که دارند باید آموزش‌های لازم در این زمینه را طی کرده باشند و ازاینرو شناسائی کلیه کارکنان نیروی انتظامی‌از فرماندهان رده های بالا تا سربازان وظیفه به ‌عنوان ضابط عام دادگستری به حق مورد انتقاد برخی حقوق ‌دانان قرارگرفته است[۱۷] بگونه ای که احدی از اساتید عنوان می‌کند ؛ ضابطان عام دادگستری مأموران پلیس هستند.

گفتار دوم: تقسیم پلیس

پلیس در یک تقسیم بندی به پلیس اداری و پلیس قضائی تقسیم می‌شود و معمولاً این دو پلیس دارای تشکیلات مختلف هستند. پلیس اداری معمولاً مربوط به پیش از وقوع جرم است بدین صورت می‌کوشد تا از وقوع جرم پیشگیری کند اما وظیفه پلیس قضائی مربوط به بعد از وقوع جرم است بدین صورت که به کشف جرم و تعقیب مجرمان و تحقیق از آنان می‌پردازد. پلیس اداری تحت اداره و نظارت مقامات اداری است اما پلیس قضائی تحت اداره و نظارت مقامات قضائی می‌باشد. درقوانین و مقررات موضوعه جمهوری اسلامی‌ایران تفکیکی میان پلیس قضائی و پلیس اداری بعمل نیامده است بلکه نیروی انتظامی‌به ‌عنوان سازمان واحد شامل هردو می‌شود و قانون نیروی انتظامی‌جمهوری اسلامی‌ایران مصوب سال ۱۳۶۹ هردو وظیفه را بر عهده نیروی انتظامی ‌قرارداده است. [۱۸]

در یک تقسیم بندی دیگر پلیس به پلیس عمومی‌و پلیس اختصاصی تقسیم می‌شود. پلیس ‌عمومی به مجموعه وظایف و اختیاراتی گفته می‌شود که به منظور حفظ نظم عمومی‌یعنی امنیت، آسایش، بهداشت و اخلاق حسنه درکشور به مقامهای اداری تفویض شده است نظامهای آن همان نظامها و مقررات عمومی‌کشور است. درکنار پلیس عمومی‌، پلیس های دیگری وجوددارد که چون این ها تابع نظامهای ویژه هستند و به وسیله مقامهای ویژه ائی هم اداره می‌شوند آن ها را پلیس اختصاصی می‌نامند. هدف پلیس اختصاصی گاهی اهداف سنتی است مانند پلیس راهنمائی و رانندگی، پلیس انتظامی‌راه آهن و……. وگاهی ‌هدف‌های‌ آن به طورکلی از اهداف سنتی متفاوت است مانند پلیس حفظ میراث فرهنگی و آثارباستانی. [۱۹]

‌بنابرین‏ بطورخلاصه می‌توان گفت، پلیس (Police) واژه‌ای است فرانسوی از ریشه لاتینی Politia . معنای عام پلیس به مجموعه مقرراتی که برای حسن جریان امور اجتماعی ازسوی قدرت عمومی‌وضع می‌گردد، اطلاق می‌شود. در این مفهوم از پلیس مخابرات، راه آهن، ارتباطات، جنگل، صید وشکار و غیره سخنی به میان می‌آید.

در اصطلاح اداری، حقوقی، پلیس را به اداری ( Police adminstrative ) و قضائی ( Judicative Police)

تقسیم می‌کنند. پلیس اداری یا تأمینی– عهده دار پیشگیری از ارتکاب جرائم و جلوگیری از بی نظمی ‌و اغتشاش در سطح شهرهاست و مداخله پلیس قضائی اصولاً به مرحله پس ‌از وقوع جرم اختصاص دارد. در ایران وظایف پلیس در دوره قاجار برعهده فراشخانه بود که در رأس آن فراش باشی قرار داشت .پس از مسافرت ناصرالدین شاه به فرنگ و استخدام کنت دومون فورت به ‌عنوان رئیس نظمیه، نخستین مقررات ناظربه وظایف پلیس که در کتابچه قانونی کنت آمده، تنظیم شد. بعدها اداره سازمان پلیس ایران به سوئدیها واگذار گردید و با تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب قانون تشکیلات ایالات و ولایات در دوره اول مجلس ‌در سال‌ ۱۳۶۲ قمری این قانون به وظایف پلیس اختصاص یافت. علاوه برنظامنامه نظمیه، مقررات ناظر به وظایف پلیس و اختیارات آن را باید بویژه در مواد ۲۰ لغایت ۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری جستجو کرد.

‌در مورد سازمان ژاندارمری که پس از انقلاب به ژاندارمری جمهوری اسلامی‌ایران ( ناجا) تغییرنام یافت، درزمان شارل هفتم وبه دستور وی، ‌در سال‌ ۱۴۳۹ میلادی سازمانی تحت عنوان ژاندارمری در فرانسه به وجود آمد. درایران درزمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، متعاقب مسافرت وی به خارج ‌از کشور، مستشاراتی ازفرانسه ‌و ایتالیا برای ایجاد پلیس و ژاندارمری به استخدام دولت ایران درآمدند. اولین آیین نامه ژاندارمری ‌در سال‌ ۱۳۲۰ توسط مستشاران سوئدی تدوین شد. در۱۴ جدی۱۳۰۰ شمسی، ژاندارمری منحل و مجدداً درتاریخ ۱/۱/۱۳۰۱ تحت عنوان تشکیلات امنیت کل کشور » تأسیس شد. ژاندارمری باردیگر ‌در سال‌ ۱۳۱۸ منحل و سپس ‌در سال‌ ۱۳۲۰ با بهره گرفتن از مستشاران آمریکائی مجدداً تشکیل گردید. از آن تاریخ، تغییراتی در نام و سازمان آن بعمل آمد که ‌در سال‌ ۱۳۵۲ به سازمان ژاندارمری کل کشور و بعد ازانقلاب اسلامی‌به ژاندارمری جمهوری اسلامی‌درتاریخ ۲۷/۴/۱۳۶۹ در نیروی انتظامی‌ادغام شد وبه استناد بند ۸ ماده ۴، وظایف پلیس و ژاندارمری برعهده نیروی انتظامی ‌به ‌عنوان ضابط قوه قضائیه نهاده شده است بدین ترتیب وظایف و اختیارات پلیس و ژاندارمری، به ‌عنوان ضابط عام، به نیروهای انتظامی‌محول گردیده که این وظایف و اختیارات در سلسله مراتب فرماندهی، درنهایت به فرماندهان و ‌یگان‌ها نیز تسری می‌یابد.[۲۰]

مطابق بند ۸ ماده ۴ قانون نیروی انتظامی‌، اهم وظایف نیروی انتظامی‌عبارت است از:

۱- مبارزه با مواد مخدر ۲- مبارزه با قاچاق ۳- مبارزه با منکرات وفساد

نظر دهید »
دانلود پایان نامه و مقاله – – – پایان نامه های کارشناسی ارشد
ارسال شده در 1 دی 1401 توسط مدیر سایت در بدون موضوع

در پژوهش دیگری با عنوان ، ” رابطه ی باورهای زیبا شناختی با تصویر ذهنی از بدن و نحوه مدیریت ظاهر در جوانان ” که توسط حیدری چروده و کرمانی (۱۳۹۰) انجام شده، گزارش شده است که باورهای زیبا شناختی جوانان با نارضایتی آنان از تن انگاره رابطه دارد و هر چه این باورهای زیباشناختی جوانان، جدیدتر باشند ـ در مقایسه با باورهای سنتی ترـ تمایل آنان به دستکاری در بدن به منظور تحقق تصویر آرمانی از آن ، بیشتر است.

طالع پسند (۱۳۹۰) در پژوهشی با هدف تعیین ویژگی‌های روان سنجی نسخه ایرانی مقیاس باورهای مربوط به ظاهر نشان داد که رابطه مقیاس باورها درباره ظاهر با سن در افراد دارای اضافه وزن یا چاق، از افراد با وزن طبیعی به طور معناداری بیشتر است . در بررسی روایی هم گرا و روایی واگرا،مشخص شد که مقیاس باورها درباره ظاهر به ترتیب با “مقیاس نگرشهای ناکارآمد[۱۸۳]” رابطه مثبت و با عزت نفس رابطه منفی دارد. وی نتیجه گرفت که مقیاس باورهای مربوط به ظاهر، دارای ویژگی های روان سنجی قابل قبولی است و می‌تواند به عنوان یک ابزار بالینی مورد استفاده قرار گیرد .

    1. ۹-weight satisfaction ↑

    1. body dysphoria- ↑

    1. body dismorphic- ↑

    1. body size perception– ↑

    1. body esteem- ↑

    1. trait like- ↑

    1. Rodiger, Cash, Rohering & Thompson- ↑

    1. Yanover & Thompson- ↑

    1. Grogen- ↑

    1. Tompson & Vandenberg- ↑

    1. schemata- ↑

    1. beliefs- ↑

    1. Altabe- ↑

    1. Mc Carty- ↑

    1. Wang, Bayern, Kennrdy & Hills- ↑

    1. females thin body ideal model- ↑

    1. Barbie shape – ↑

    1. male masculine body ideal model – ↑

    1. Bill shape- ↑

    1. Beyker- ↑

    1. Lee & Lee- ↑

    1. Makino, Tessuboi & Dennerstine- ↑

    1. Tomiyama & Mann- ↑

    1. Mony, Farley & Strognell- ↑

    1. normal discontent- ↑

    1. Rodin, Silberstein & Strigelmore- ↑

    1. Eating disorder- ↑

    1. Paxton, Neumark, Szetiner, Haynen & Eisenberg- ↑

    1. body mass index (BMI)- ↑

    1. appearance schema- ↑

    1. self concept- ↑

    1. body checking- ↑

    1. Bady – ↑

    1. real body – ↑

    1. Ideal body- ↑

    1. Representative body – ↑

    1. Shilder- ↑

    1. self representation- ↑

    1. attributions- ↑

    1. Chen, Fax & Hess- ↑

    1. Chen, Fax, Hess & venko – ↑

    1. Dawison, Markey & Birch- ↑

    1. Daywis- ↑

    1. Tigmann- ↑

    1. perfectionisam- ↑

    1. Rogiro, Levi, Sauna & Sasarolli- ↑

    1. Persenel, Beyrman & Stacie- ↑

    1. Tompson & Staice- ↑

    1. Weight control- ↑

    1. Beyker & Brunel- ↑

    1. Forman & Thompson- ↑

    1. Grabe & Hayde- ↑

    1. Kahilll & Mossup- ↑

    1. Vallero & Barrens- ↑

    1. Labet & DeLong- ↑

    1. Shinwystok- ↑

    1. Therotman, Werothy & Lakan- ↑

    1. appearance management behavior- ↑

    1. Rood & Lennon- ↑

    1. Farrel, Shafran & Fairborn- ↑

    1. Interpersonal feedback- ↑

    1. Structural equation model(SEM)- ↑

    1. Tomas Cash- ↑

    1. Teylor’s model- ↑

    1. Thompson, Heinberg , Altabe & Tantlof- ↑

    1. Harter- ↑

    1. Hess, Beyber, Klyton, Matheous & Downy- ↑

    1. Kaming & Schwartz- ↑

    1. Heinberg & Thompson- ↑

    1. Cash, Fleming, Alindogan, Stedman & Whitehead- ↑

    1. Sheyhe & Kobo- ↑

    1. Strygelmore & Franco- ↑

    1. Body dissatisfaction scale of eating disorders inventory- ↑

    1. Garner- ↑

    1. Cash, Fillips, Santimenz & Harbosky- ↑

    1. Figural body satisfaction rating scale- ↑

    1. Stonkard, Sorenson & Sholzinger- ↑

    1. Fallon & Rosin- ↑

    1. Appearance schema questionnaire – revised- ↑

    1. Cash, Melnike & Harboskey- ↑

    1. Body checking questionnaire- ↑

    1. Reyese etal.- ↑

    1. Keroger- ↑

    1. Pockragakbollin & Zivichserovik- ↑

    1. Thompson etal.- ↑

    1. Global subjective body satisfaction – ↑

    1. apeal- ↑

    1. Bannifield & McCobe- ↑

    1. Loverskirol- ↑

    1. Fayer, Bulk & Sullivan- ↑

    1. Kennardy, Brown & Voget- ↑

    1. Fiits, Gibson & Reding- ↑

    1. Cash, Winsted & Janda- ↑

    1. Harrison & Castell- ↑

    1. Body catharsis- ↑

    1. -Jerald & Secord ↑

    1. – multidimensional body – self questionnaire ↑

    1. -appearance schemas inventory – revised ↑

    1. Beyker & Brunell- ↑

    1. – Jackson ↑

    1. – Robinson, Chang , Fairish, Haydel & Killen ↑

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 55
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش روش ها، تکنیک ها - چالش ها - ایده ها

 طراحی منابع آموزشی مدارس درآمدزا
 تشخیص جنسیت طوطی برزیلی
 دستورات غذای خانگی سگ پامرانین
 تبلیغات موفق در گوگل
 کسب درآمد از عکاسی
 روش‌های دوست شدن با سگ
 مراقبت‌های پس از عقیم‌سازی سگ
 ساختن اعتماد در رابطه
 معلومات جالب طوطی کاکادو
 معرفی گربه هیمالین
 ساخت دوره با هوش مصنوعی درآمدزا
 تدریس آنلاین پرسود
 بازاریابی ویروسی برای وبسایت
 آموزش استفاده از هوش مصنوعی کوپایلوت
 تسلط بر هوش مصنوعی تولید محتوا
 فروشگاه آنلاین محصولات دیجیتال
 خطاهای درآمدزایی از وبسایت شخصی
 فروش صنایع دستی درآمدزا
 بازاریابی موبایلی برای فروشگاه آنلاین
 ایجاد حس فوریت برای افزایش فروش
 حمام کردن عروس هلندی
 عقیم‌سازی خرگوش مزایا و معایب
 اسباب‌بازی محبوب سگ‌ها
 افزایش ترافیک مستقیم وبسایت
 آموزش ابزار هوش مصنوعی لئوناردو
 افزایش درآمد تجارت الکترونیک
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان