اما علیرغم اهمیت آن بهترین روش برای سنجش هوش هیجانی همچنان موضوع بحث میان پژوهشگران این حوزه است. هوش هیجانی توسط برخی از پژوهشگران به عنوان یک توانایی شناختی[۳۰] درنظر گرفته می شود (که دربردارنده پردازش شناختی اطلاعات عاطفی میگردد) و باید با آزمون های نوعی-توانایی[۳۱] سنجیده گردد. یک رویکرد دیگر به هوش هیجانی بیان میدارد که آن یک گرایش مزاجی در افراد است که در نتیجه میتواند توسط پرسشنامه های تکمیل شده توسط افراد سنجیده گردد (Saklofskea et al.,2008).
هوش هیجانی متفاوت از مفاهیمی همچون کار احساسی[۳۲] است زیرا مورد دوم یکی از الزامات کاری است و شامل عواملی همچون نیاز به لبخند زدن ، نشان دادن اشتیاق در کار و غیره می شود در حالی که عامل اول به عنوان یک مشخصه شخصیتی در نظر گرفته می شود.
با توجه به اینکه تحقیقات فراوانی بر اهمیت تاثیر عامل هوش هیجانی بر عملکرد شغلی صحه گذاشته اند ، شرکت های زیادی در حال تکیه بر نتایج این تحقیقات میباشند. طی یک نظرسنجی جدید از مدیران منابع انسانی ، حدود ۴۰ درصد از آن ها نقش نشان دادن مشخصه های هوش هیجانی در کارکنان را در ارتقای آن ها بسیار مهم ارزیابی کردند (Robbins & Langton, 2012).
۱٫۳٫۲٫ مدل های هوش هیجانی
دو مدل اصلی ارائه شده برای هوش هیجانی عبارتند از مدل صفات[۳۳] و مدل توانایی[۳۴].
۱٫۱٫۳٫۲٫ مدل صفات هوش هیجانی
این مدل توسط سالووی و مایر ارائه گردید. آن ها تلاش داشتند تا هوش هیجانی را در قالب معیارهای استاندارد برای نوع جدیدی از هوش مفهوم سازی کنند. طی تحقیقات دامنه دار ، آن ها به این صورت در تعریف خود از هوش هیجانی بازنگری کردند و آن را ” توانایی دریافت احساس ، ادغام احساسات به منظور تسهیل تفکر ، درک احساسات و تنظیم احساسات به منظور ارتقای رشد فردی” تعریف نموده اند.
مدل مبتنی بر توانایی ، احساسات را به عنوان یک منبع مهم اطلاعات تلقی میکند که به فرد کمک میکند تا محیط اجتماعی را درک کرده و آن را هدایت کند. این مدل بیان میکند که افراد در توانایی خود در پردازش اطلاعات طبیعت احساسی و توانایی خود در مرتبط کردن پردازش احساسی به یک شناخت وسیع تر متفاوت میباشند. اینطور در نظر گرفته می شود که این توانایی خود را در رفتارهای تطبیقی خاصی آشکار میکند. این مدل بیان میکند که هوش هیجانی دربردارنده ۴ نوع توانایی می شود (Salovey & Mayer, 1990):
-
- دریافت احساسات[۳۵]: توانایی شناسایی و تفسیر احساسات در چهره ها ، تصاویر ، صداها و اثرات فرهنگی – این عامل شامل توانایی فرد در شناسایی احساسات خودش نیز می شود. دریافت اطلاعات نمایانگر یک جنبه پایه ای هوش هیجانی می شود زیرا سبب می شود که بخش های بعدی پردازش اطلاعات احساسی ممکن شود.
-
- به کارگیری احساسات[۳۶]: توانایی تحت کنترل درآوردن اطلاعات به منظور تسهیل فعالیت های شناختی مانند تفکر و حل مسئله. یک فرد هوشمند هیجانی میتواند به خوبی برای انجام وظایفی که دارد بر تغییرات حالات روانی خود تکیه کند.
-
- درک احساسات[۳۷]: توانایی درک زبان احساسات و روابط پیچیده بین این احساسات. به عنوان مثال ، درک احساسات شامل توانایی حساس بودن نسبت به تغییرات کوچک بین احساسات و همچنین توانایی تشخیص و تشریح اینکه چگونه احساسات طی زمان تکامل مییابند میگردد.
- مدیریت احساسات[۳۸]: توانایی تنظیم احساسات هم در خود و هم در دیگران. بنابرین فرد هوشمند هیجانی میتواند احساسات را ، حتی احساسات منفی را تحت کنترل خود در آورد و با مدیریت آن ها برای رسیدن به مقاصد مورد نظر خود استفاده نماید.
البته مدل توانایی هوش هیجانی در تحقیقات و پژوهش ها به دلیل عدم وجود روایی ظاهری و پیشبینی کننده در محیط کار مورد انتقاد قرار گرفته است.
۲٫۱٫۳٫۲٫ مدل توانایی
این مدل توسط گولمن (۱۹۹۵) ارائه گردید و بر هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از شایستگی ها و مهارت ها که عملکرد رهبر را هدایت میکند ، تأکید دارد. مدل گولمن پنج ساختار اصلی را برای هوش هیجانی درنظر میگیرد که عبارتند از خودآگاهی که توانایی شناختن احساسات ، نقاط قوت ، ضعف ها ، محرک ها ، ارزش ها و اهداف فرد و شناخت تاثیر آن ها بر دیگران و استفاده از شهود به منظور تصمیم گیری است ، خود تنظیمی که دربرگیرنده کنترل و یا هدایت مجدد احساسات ، محرک ها و همچنین تطبیق با شرایط متغیر می شود ، مهارت اجتماعی شامل مدیریت روابط با دیگران به منظور هدایت آن ها در مسیر دلخواه خود می شود ، همدلی شامل درنظر گرفتن احساسات دیگران و مخصوصا در تصمیم گیری ها می شود و انگیزه به منظور برانگیخته شدن برای کسب موفقیت به خاطر خود موفقیت می شود.
گولمن مجموعه ای از شایستگی های احساسی را به هر ساختار هوش هیجانی مرتبط میکند. شایستگی های احساسی تواناییهای ذاتی نیستند بلکه قابلیت هایی آموخته شده هستند که باید بر روی آن ها کار شود و به منظور دستیابی به عملکرد سطح بالا توسعه داده شوند (Goleman, 1995).
البته مدل گولمن در ادبیات موضوع به عنوان روانشناسی عامیانه[۳۹] مورد انتقاد قرار گرفته است (Mayer, Roberts, & Barsade, 2008).
۳٫۱٫۳٫۲٫ مدل ویژگی ها
روانشناس انگلیسی به نام پترایدز[۴۰] که در اصل زاده شوروی سابق بوده ، ارائه دهنده این مدل بوده و تفاوت هایی بین مدل صفات و مدل توانایی ها درنظر گرفت. هوش هیجانی صفات “مجموعه ای از خود ادراکی احساسی است که در درونی ترین سطوح شخصیت رخ میدهد”. به عبارت ساده تر هوش هیجانی صفات به ادراک فرد از تواناییهای احساسی خود اشاره دارد. به این دلیل که این تعریف هوش هیجانی دربرگیرنده گرایش های رفتاری و تواناییهای درک شده توسط خود فرد است توسط پرسشنامه های پر شده توسط خود افراد سنجیده میگردد در حالی که تجربه نشان داده که مدل هوش هیجانی توانایی ، که اشاره به تواناییهای واقعی فرد دارد ، به سختی به صورت قابل سنجش و اندازه گیری است. هوش هیجانی صفات باید در یک چهارچوب مبتنی بر شخصیت مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو یک نام دیگر برای این مدل میتواند خود سودمندی احساسی[۴۱] باشد (Petrides & Furnham, 2001).
مدل هوش هیجانی صفات بسیار عمومی است و مدل ترکیبی گولمن را نیز دربر میگیرد. مفهوم سازی هوش هیجانی به عنوان مشخصه شخصیتی منجر به ساختاری میگردد که خارج از طبقه بندی تواناییهای شناختی انسان میگردد (Petrides & Furnham, 2003).
۲٫۳٫۲٫ مؤلفه های هوش هیجانی
مایر، سالووی و کاروسو با پژوهش در محیط دانشگاهی در سال ۱۹۹۹ ، مدل هوش هیجانی را با چهار عامل معرفی کردند:
برداشت و اظهار هیجانی: توانایی در آگاهی از احساسات خود ودیگران و هم چنین بیان احساسات و نیازهای احساسی به طور صحیح برای دیگران است . برداشت هیجانی هم چنین شامل توانایی تمایز قائل شدن میان ابراز احساس صادقانه و غیر صادقانه است.